قانون مدنی (بخش هشتم)

ماده۱۷۷: جواهری که از دریا استخراج می‌شود ملک کسی است که آن ‌را استخراج کرده است و آن چه که آب به ساحل می‌اندازد ملک کسی ‌است که آن را حیازت نماید.

ماده۱۷۸: مالی که در دریا غرق شده و مالک از آن اعراض کرده است‌ مال کسی است که آن را بیرون بیاورد.

باب ششم : در شکار

ماده۱۷۹: شکار کردن، موجب تملک است‌.

ماده۱۸۰: شکار حیوانات اهلی و حیوانات دیگری که علامت مالکیت ‌در آن باشد موجب تملک نمی‌شود.

ماده۱۸۱: اگر کسی کندو یا محلی برای زنبور عسل تهیه کند زنبور عسلی که در آن جمع می‌شوند ملک آن شخص است. همین طور است حکم کبوتر که در برج کبوتر جمع شود.

ماده۱۸۲: مقررات دیگر راجع به شکار به موجب نظامات مخصوصه‌ معین خواهد شد.

باب اول : در عقود و تعهدات به طور کلی

ماده۱۸۳: عقد عبارت است از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آن‌ها باشد.

فصل اول: در اقسام عقود و معاملات

ماده۱۸۴: عقود و معاملات به اقسام ذیل منقسم می‌شوند: لازم، جایز، خیاری، منجز و معلق.

ماده۱۸۵: عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله، حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه‌.

ماده۱۸۶: عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتواند هر وقتی‌ بخواهد آن را فسخ کند.

ماده۱۸۷: عقد ممکن است که نسبت به یک طرف لازم باشد و نسبت به طرف دیگر جایز.

ماده۱۸۸: عقد خیاری آن است که برای طرفین یا یکی از آن‌ها یا برای ‌ثالثی اختیار فسخ باشد.

ماده۱۸۹: عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء، موقوف به ‌امر دیگری نباشد والا معلق خواهد بود.

فصل دوم: در شرایط اساسی برای صحت معامله

ماده۱۹۰: برای صحت هر معامله ‌شرایط ذیل اساسی است‌:

۱- قصد طرفین و رضای آن‌ها

۲- اهلیت طرفین‌

۳- موضوع معین که مورد معامله باشد.

۴- مشروعیت جهت معامله‌

مبحث اول : در قصد طرفین و رضای آن‌ها

ماده۱۹۱: عقد محقق می‌شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند.

ماده۱۹۲: در مواردی که برای طرفین یا یکی از آنها تلفظ ممکن نباشد، اشاره که مبین قصد و رضا باشد کافی است‌.

ماده۱۹۳: انشاء معامله ممکن است به وسیله‌ی عملی که مبین قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون ‌استثناء کرده باشد.

ماده۱۹۴: الفاظ و اشارات و اعمال دیگر که متعاملین به وسیله‌ی آن، انشاء معامله می‌نمایند باید موافق باشد به نحوی که احد طرفین، همان عقدی را قبول کند که طرف دیگر قصد انشاء آن را داشته است والا معامله باطل خواهد بود.

ماده۱۹۵: اگر کسی در حال مستی یا بیهوشی یا در خواب معامله نماید آن معامله به واسطه‌ی فقدان قصد باطل است‌.

ماده۱۹۶: کسی که معامله می‌کند آن معامله برای خود آن شخص ‌محسوب است مگر این که در موقع عقد، خلاف آن را تصریح نماید یا بعد، خلاف آن ثابت شود مع‌ذلک ممکن است در ضمن معامله ‌که شخص برای خود می‌کند تعهدی هم به نفع شخص ثالثی بنماید.

ماده۱۹۷: در صورتی که ثمن یا مثمن معامله، عین متعلق به غیر باشد، آن معامله برای صاحب عین خواهد بود.

ماده۱۹۸: ممکن است طرفین یا یکی از آن‌ها به وکالت از غیر اقدام بنماید و نیز ممکن است که یک نفر به وکالت از طرف متعاملین، این‌ اقدام را به عمل آورد.

ماده۱۹۹: رضای حاصل در نتیجه‌ی اشتباه یا اکراه، موجب نفوذ معامله نیست‌.

ماده۲۰۰: اشتباه وقتی موجب عدم نفوذ معامله است که مربوط به خود موضوع معامله باشد.

ماده۲۰۱: اشتباه در شخص طرف، به صحت معامله خللی وارد نمی‌آورد مگر در مواردی که شخصیت طرف، علت عمده عقد بوده باشد.

ماده۲۰۲: اکراه به اعمالی حاصل می‌شود که مؤثر در شخص با شعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد. در مورد اعمال اکراه‌آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود.

ماده۲۰۳: اکراه موجب عدم نفوذ معامله است اگر چه از طرف شخص خارجی غیر از متعاملین واقع شود.

ماده۲۰۴: تهدید طرف معامله در نفس یا جان یا آبروی اقوام نزدیک ‌او از قبیل زوج و زوجه و آباء و اولاد موجب اکراه است‌. در مورد این ماده تشخیص نزدیکی درجه برای مؤثر بودن اکراه بسته به نظر عرف است‌.

ماده۲۰۵: هر گاه شخصی که تهدید شده است بداند که تهدیدکننده نمی‌تواند تهدید خود را به موقع اجرا گذارد و یا خود شخص مزبور قادر باشد بر این که بدون مشقت، اکراه را از خود دفع کند و معامله را واقع نسازد آن شخص، مکره محسوب نمی‌شود.

ماده۲۰۶: اگر کسی در نتیجه‌ی اضطرار، اقدام به معامله کند مکره محسوب نشده و معامله‌ی اضطراری معتبر خواهد بود.

ماده۲۰۷: ملزم شدن شخص به انشاء معامله به حکم مقامات صالحه‌ی قانونی، اکراه محسوب نمی‌شود.

ماده۲۰۸: مجرد خوف از کسی بدون آن که از طرف آن کس، تهدیدی شده باشد اکراه محسوب نمی‌شود.

ماده۲۰۹: امضای معامله بعد از رفع اکراه موجب نفوذ معامله است‌.

مبحث دوم : در اهلیت طرفین

ماده۲۱۰: متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.

ماده۲۱۱: برای این که متعاملین، اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند.

ماده۲۱۲: معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند به واسطه‌ی عدم اهلیت باطل است‌.

ماده۲۱۳: معامله محجورین نافذ نیست‌.

بخش بعدی…

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت مشاوره کلیک کنید
پیمایش به بالا