تجدید نظر خواهی در دادگاه یکی از معمول ترین و رایج ترین روش های بازنگری در آرای صادر شده می باشد. یکی از مهم ترین مزیت های تجدید نظر خواهی این است که از وقوع خطاهای احتمالی در هنگام صدور احکام جلوگیری میکند.
زمانی که دادگاه رایی را صادر میکند طبیعی است که افرادی که رای بر علیه شان صادر گشته است نسبت به آن جبهه بگیرند و حتی از قاضی یا کسی که رای را صادر نموده است بخواهند تا در رای صادر کرده تجدید نظر نماید. اینچنین آن افراد اعتراض خودشان به تصمیم صادر شده را نشان میدهند. لازم به ذکر است که تمام آرای صادر شده از قابلیت تجدید نظر برخوردار بوده و دادگاهی که در آنجا آرای صادر شده مورد تجدید نظر قرار می گیرند نیز دادگاه تجدید نظر نام دارد.
البته لازم به ذکر است که درخواست تجدید نظر فقط از جانب کسانی که رای بر علیه شان صادر شده ارایه نمیشود و هر دو طرف ماجرا ممکن است نسبت به حکم نهایی که از طرف دادگاه صادر میشود شکایت داشته باشند و یا فرض کنند که قاضی در تطبیق موضوع با قانون دچار خطا گشته است. لذا دادگاه این حق را برای هر دو طرف یک پرونده قائل است که نسبت به حکم صادر شده اعتراض کنند و تقاضای تجدید نظر داشته باشند.
انواع ادعای تجدید نظر خواهی
ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
زمانی که دادگاه با استناد به موضوع یا قانونی رأیی را صادر کرده است اما آن قانون یا موضوع به دلیلی بی اعتبار بوده باشد ، می توان از آن رأی تجدیدنظر خواهی کرد . مانند اینکه در رأی به قانون نسخ شده ای استناد شده باشد .
ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
از آن جهت که شهادت شهود یکی از دلایل ثابت کننده دعوا است ، در صورتی که شاهد ، شرایط قانونی شهادت را نداشته باشد و به استناد شهادت وی حکمی صادر شده باشد ، می توان از آن رأی تجدیدنظر خواهی کرد .
ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
قاضی مکلف است هنگام رسیدگی به دعوا به دلایل طرفین دعوا توجه کند . در غیر این صورت ، می توان از رأی تجدیدنظر خواهی کرد . البته بی توجهی قاضی به دلایل مطرح شده طرفین دعوا در صورتی جهت تجدیدنظر خواهی محسوب می شود که با دلیل ارائه شده بتوان دعوا را اثبات کرد و به نوعی دلیل از توان اثباتی برخوردار باشد .
ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای
در صورتی که قاضی صلاحیت رسیدگی به دعوا را نداشته و تجدیدنظر خواه عدم صلاحیت قاضی را در دادگاه عالی انتظامی قضات اثبات کند ، می تواند نسبت به رأیی که قاضی صادر کرده است تقاضای تجدیدنظر خواهی کند . همچنین ، در صورتی که یکی از جهات رد دادرس در قاضی وجود داشته باشد و با این وجود ، رأی صادر کند ، می توان نسبت به حکم تجدیدنظرخواهی نمود .
ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی یا مقررات قانونی
رأی دادگاه باید مستند به مواد و اصول قانونی باشد . ادعای مخالف بودن رأی دادگاه با مقررات قانونی یا موازین شرعی یکی دیگر از دلایل تجدید نظر خواهی است .
چه احکامی قابل تجدید نظر خواهی است؟
مادهی ۳۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی اصل بر قطعی بودن آرای دادگاههاست مگر این که قانونگذار آن را قابل تجدیدنظر دانسته باشد. عملا اغلب آرای صادره از محاکم دادگستری ویژگی قابل تجدیدنظر بودن را دارند. از آن جمله احکامی هستند که خواسته یا ارزش آن بیش از ۳ میلیون ریال (سیصد هزار تومان) باشد. برای مثال کلیه احکام شورای حل اختلاف قابل تجدیدنظرخواهی هستند.
احکام مربوط به دعاوی غیر مالی نیز قابل تجدید نظر هستند. دعاوی مربوط به تغییر نام یا موراد موجود در شناسنامه، دعاوی طلاق، حضانت، تمکین، رفع تصرف عدوانی و … در این مجموعه قرار میگیرند.
حکم راجع به متفرعات دعوا نیز قابل تجدید نظر خواهی است. متفرعات دعوا به هزینههایی گفته میشود که در طی مراحل دادرسی به شخص تحمیل میشود (مثل حقالوکاله، هزینه دادرسی و …). در این مورد حتی برای مبالغ زیر سیصد هزار تومان هم درخواست تجدیدنظر ممکن است.
مهلت درخواست تجدید نظر خواهی
تجدید نظر خواهی مهلتی دارد و انجام آن بعد از سپری شدن این مهلت قابل اجرا نخواهد بود. در همین زمینه گفته شده که درخواست برای اجرای این حکم دائمی و همیشگی نبوده و اگر شما یکی از طرفین پرونده باشید و برای حکم مربوطه به تجدید نظر نیازمند باشید باید هرچه سریع تر درخواستتان را به اطلاع مراجع مرتبط رسانده و برای تشکیل دادگاه تجدید نظر اقدام نمایید.
چنانچه شما به عنوان فرد معترض به حکم صادر شده شکایت و اعتراض داشته باشد بایستی شکایت خودتان را ظرف مدت زمان ۲۰ روز به مراجع مربوطه ارجاع دهید و نسبت به مطرح کردن آن اقدام نمایید و چنانچه که شما به عنوان فرد معترض در خارج از ایران اقامت داشته باشید بایستی شکایت تان را ظرف دو ماه به اطلاع مراجع مربوطه برسانید.
چنانچه مهلت تجدیدنظرخواهی منقضی شود رای قطعی شده و دادگاه هیچ گونه فرصت مجددی را برای درخواست تجدید نظر برای شما به عنوان فرد معترض صادر نخواهد کرد. مگر در موارد خاص و معذوریت هایی که از جانب قانون پذیرفتنی باشند.
نحوه تجدید تظر خواهی به چه صورت است و چه آثاری را به دنبال دارد؟
تجدیدنظر، به معنای دوباره قضاوت کردن امری بوده که بدواً مورد قضاوت قرار گرفته و به نوعی بازبینی اعمال دادگاه بدوی است. در نتیجه دادگاه نحوه تجدید نظر از همان اختیاراتی برخوردار است که دادگاه بدوی دارا ست. به این معنا که هم نسبت به امور موضوعی و هم نسبت به امور حکمی رسیدگی و قضاوت میکند.
در این زمینه فرد متقاضی دادخواست تجدید نظر خواهی نیز باید روی برگهای مخصوص و به زبان فارسی نوشته، امضا کرده و به دادگاه مورد نظر ارائه می دهد. مطابق ماده ۳۴۱۱ باید نکات زیر در دادخواست تجدیدنظر قید شود:
- نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خواه و وکیل او درصورتی که دادخواست را وکیل داده باشد.
- نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده.
- حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
- دادگاه صادرکننده رأی.
- تاریخ ابلاغ رأی.
- دلایل تجدید نظر خواهی.
از آنجایی که دادگاه تجدیدنظر به عنوان دادگاه عالی، از همان اختیاراتی برخوردار است که دادگاه نخستین دارا بوده است میتواند کلیه اقداماتی را که برای احراز واقعیت لازم است (مانند تحقیق از شهود، رسیدگی به اصالت اسناد و…) انجام دهد.
در صورتی که دادگاه تجدید نظر چنین تشخیص دهد که دادگاه بدوی، رسیدگی های لازم را به درستی انجام داده است، از تکرار آن خودداری میکند و رسیدگی دادگاه بدوی را تایید میکند و در غیر این صورت خود رسیدگی را به نحو صحیح انجام داده و رأی شایسته را صادر می نماید.
به موجب مادهی ۳۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی ادعایی که در مرحلهی نخستین مورد رسیدگی واقع نشده، نمیتواند در مرحله تجدید نظر مطرح شود.
حکم قطعی و حکم غیرقطعی در واقع به معنی آنست که یک رأی یا حکم امکان اعتراض دارد یا خیر، اگر حکم صادره از دادگاه امکان اعتراض و تجدید نظر خواهی داشته باشد، حکم غیرقطعی و فعلا قابلیت اجرا ندارد، اما اگر حگمی مرحله بدوی را گذرانده و مورد تجدید نظر واقع شده باشد، حکم قطعی است.