دعوا در لغت به معنای خواستن و ادعا کردن می باشد و در اصطلاح حقوقی، عملی است که برای تثبیت حقی که مورد انکار یا تجاوز واقع شده باشد، انجام میشود. دعوایی که در مقابل دعوای اصلی طرح می شود دعوای متقابل نام دارد. این دعوی ممکن است به منظور پاسخگویی به دعوای اصلی یا علاوه بر پاسخگویی، به منظور الزام خواهان به پرداخت چیزی یا انجام امری باشد. همچنین این دعوی ممکن است در مقابل دعوای خواهان به منظور کاستن از محکومیتی که خوانده را تهدید میکند، یا تخفیف آن یا جلوگیری کلی از این محکومیت یا حتی تحصیل حکم محکومیت خواهان اصلی به دادن امتیاز، علیه او اقامه شود.
دعوای متقابل باید با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ باشند یا ارتباط کامل داشته باشند و علاوه بر این از قبیل دعوای صلح و تهاتر و فسخ و رد خواسته که برای دفاع از دعوای اصلی اظهار میشود، نباشد.
عناصر دعوای متقابل
- دعوائی که مسبوق به طرح دعوای دیگر که دعوای اصلی نام دارد، باشد.
- منشأ آن و منشأ دعوای اصلی یکی باشد و یا با آن، ارتباط کامل داشته باشد.
- عنوان دفاع خوانده از دعوای اصلی را نداشته باشد. دعوای خوانده مبنی بر صلح مورد دعوای اصلی به وی و دعوای تهاتر یا فسخ از جانب خوانده، دعوای متقابل نیست.
شرایط لازم در طرح دعوای متقابل
۱- دعوا از طرف خوانده علیه خواهان اقامه شود:
خوانده میتواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا نماید. بنابراین دعوای متقابل باید الزاماً از سوی خوانده دعوا اقامه شود.
بر اساس ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی خوانده میتواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا کند. بنابراین دعوا متقابل باید الزاماً از سوی خوانده دعوا اقامه شود. اگرچه در خصوص تعیین مفهوم مدعی و مدعیعلیه ملاکها و ضوابط گوناگونی وجود دارد. اما چون در قانون گذار در مقام ارایه شرایط و احکام یکی از دعاوی طاری است. خوانده شخصی است که دعوا علیه او اقامه شده که میتواند در مقام دفاع، نسبت به اقامه دعوا متقابل اقدام کند. بنابراین حق طرح دعوا متقابل از سوی خوانده مسلم است.
سوال این است که آیا مجلوب ثالث نیز می تواند طرح دعوای متقابل کند؟
براساس ماده ۱۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی شخص ثالثی که جلب میشود، خوانده شمرده میشود و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاری است؛ لذا مجلوب ثالث نیز میتواند نسبت به اقامه دعوای متقابل علیه جالب اقدام کند. مگر اینکه جالب او را برای تقویت موضع خود جلب نموده باشد که در این که صورت حکم آن با موردی شخص ثالث برای تقویت موضع یکی از اصحاب دعوا وارد دعوا میشود یکی است.
۲- با دعوای اصلی وحدت منشأ یا ارتباط کامل داشته باشد:
باید توجه داشت که رابطه ادعای خوانده با دعوای اصلی آن چنان نزدیک باشد که تأثیر تصمیم متخذه در یکی موثر در دیگری باشد. یا اینکه با رسیدگی به دعوای تقابل مانع رسیدگی به دعاوی با خواستههای متجانس به صورت جداگانه شود. هر چند قانونگذار از دو عنوان وحدت منشأ و ارتباط کامل صحبت نموده است. اما این دو عنوان دارای بار و تعاریف مختلفی هستند.
منظور از منشأ یا سبب دعوا رابطه حقوقی مشخصی است که بر عمل یا واقعهای حقوقی یا قانون مبتنی بوده و براساس آن خواهان خود را مستحق مطالبه میداند. همچنین دعوای خوانده ممکن است با دعوای اصلی دارای منشأ واحد نباشد، اما با آن ارتباط کامل داشته باشد. این دعوای خوانده با وجود سایر شرایط متقابل است. زیرا با دعوای اصلی ارتباط کامل دارد.
۳- دعوا در مهلت مقرر اقامه شود:
دادخواست دعوای تقابل باید تا پایان اولین جلسهی دادرسی داده شود. بنابراین خوانده میتواند دعوای متقابل را قبل از اولین جلسه دادرسی نیز اقامه نماید.
در این صورت اگر فرصت تا اولین جلسه دادرسی کافی باشد دادخواست تقابل به خوانده آن ابلاغ میشود. رسیدگی به دعوای تقابل نیز در همان جلسهای که برای رسیدگی به دعوای اصلی از قبل تعیین شده، صورت میگیرد و همین وقت به طرفین تقابل ابلاغ میشود و در غیر این صورت خوانده تقابل تأخیر جلسه را درخواست میکند و جلسه تجدید میشود تا در جلسه آینده به هر دو دعوا توأماً رسیدگی شود. به طور کلی باید گفت که در حقوق ما طرح دعوای متقابل تنها در مرحله بدوی امکان پذیر است.
نکته: طرح دعوای متقابل علیه خواهان دعوای متقابل مجاز نیست.
نکته: دعوای متقابل در مرحله تجدید نظر در صورتی که در مرحله بدوی به آن رسیدگی نشده باشد، قابل طرح نیست.
نکته: در هنگام واخواهی هم می توان دادخواست تقابل ارائه نمود.
نکته: طرح دعوای متقابل در دعوای اعتراض ثالث و در مورد اعاده دادرسی امکان پذیر نیست.
نکته: چنانچه رسیدگی به دعوای تقابل در صلاحیت ذاتی دادگاه نباشد، دادگاه مکلف است قرار عدم صلاحیت صادر نماید و پرونده را به دادگاه صلاحیت دار بفرستد.
نکته: چنانچه دعوای متقابل در صلاحیت محلی دادگاهی به جز دادگاهی که دعوای اصلی در آن اقامه شده است، دادگاه مرجع دعوای اصلی در صورتی که صلاحیت ذاتی داشته باشد، به دعوای تقابل نیز همراه با دعوای اصلی رسیدگی کرده و اصولا یک رای صادر می کند.
فواید طرح دعوای متقابل
صرفهجویی در زمان رسیدگی: با توجه به اینکه دعوای متقابل و دعوای اصلی در عرض هم رسیدگی می شوند همین امر سبب صرفه جویی در فرایند رسیدگی و وقت اصحاب دعوا می شود.
صرفه جویی در حق الوکاله: براساس ماده ۴ آیین نامه تعرف وکلا، حقالوکاله وکیل در دعوای تقابل نصف حقالوکاله مرحله بدوی است .
جلوگیری از صدور احکام متناقض: مهمترین فایده طرح دعوای طاری در عرض دعوای اصلی، جلوگیری از صدور احکام معارض است. وقتی به دو پرونده در دو دادگاه و حتی یک دادگاه اما به صورت جداگانه رسیدگی شود، ممکن است احکام صادره با هم قابل جمع نباشند.
معافیت از دادن تامین اتباع بیگانه: براساس بند ۴ ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، در دعوای اتباع ایرانی علیه اتباع خارجی، در صورتی که خوانده دعوای متقابل اقامه کند، از دادن تامین اتباع بیگانه معاف است.
معایب طرح دعوای متقابل
اطالهی دادرسی برای خواهان دعوای اصلی
انحراف از صلاحیت نسبی دادگاه: انحراف از صلاحیت دادگاه، اگرچه به قواعد مربوط به صلاحیت لطمه میزند اما به علت مزایای توام شدن دو پرونده مرتبط، قابل توجه نیست.
زوال یا توقف دعوای اصلی و اثر آن بر دعوای تقابل
بعضی محاکم معتقدند دعوای متقابل، از سنخ دعاوی طاری است که با دعوای اصلی رسیدگی می شود و با انتفاء رسیدگی به دعوای اصلی، به علت استرداد دادخواست مربوط به دعوای اصلی و صدور قرار ابطال دادخواست، رسیدگی به دعوای طاری هم منتفی می شود و موجبی برای اظهارنظر ماهوی در دعوای طاری وجود ندارد.
دعوای متقابل یکی از دعاوی طاری است که از سوی خوانده علیه خواهان دعوای اصلی اقامه می شود. جز در موارد استثنایی، زوال دعوای اصلی تأثیری بر دعوای متقابل نداشته و این دعوا مستقلا به حیات حقوقی خود ادامه می دهد. بنابراین زوال و یا توقف دعوای اصلی اصولا تاثیری بر دعوای متقابل نخواهد داشت
در عمل بسیاری از قضات بر این عقیده موافقت دارند که دعوای اصلی و تقابل با یکدیگر پیوند داشته و با زوال دعوی اصلی به هر طریق قانونی دادگاه حق ندارد به بهانه اینکه دعوای متقابل در پاسخ به دعوای اصلی طرح گردیده، دعوای تقابل را رد نماید؛ دادگاه باید نسبت به دعوای تقابل رسیدگی ماهیتی نموده و تصمیم قطعی اتخاذ نماید.
وقتی قانونگذار از خوانده به عنوان کسی که حق دارد در مقابل ادعای مدعی، اقامه دعوا کند، استفاده نموده است، بنابر این خواندگان دعاوی جلب ثالث و ورود ثالث نیز حق اقامه دعوای تقابل را دارند.
اشخاصی که به منزله ثالث در دعوایی وارد می شوند، اگر برای خود به طور مستقل مدعی وجود حقی شوند، از آنجا که در حقیقت دعوایی را علیه طرفهای دعوا یا یکی از آنها اقامه می کنند و خواهان به مفهوم دقیق کلمه بوده و طرف مقابل آنها خوانده محسوب می شود، می توانند خوانده دعوی تقابل قرار گیرند.ولی، اگر وارد ثالث برای خود به طور مستقل مدعی وجود حقی نباشد، بلکه خود را ذینفع در محق شدن یکی از طرفهای دعوا می داند، نمی تواند از این لحاظ مشمول عنوان خواهان و خوانده به مفهوم دقیق کلمه قرار گیرد .بنابراین نمی توان در این مورد به امکان طرح دعوای متقابل از سوی آنان یا علیه آنها اظهار نظر کرد.
مهلت طرح دعوای تقابل
طرح دعاوی مختلف براساس قانون در مواعد زمانی مشخص قابل قبول می باشد وگرنه سبب بروز مشکلاتی برای طرح کننده آنها خواهد شد براساس ماده ۱۴۳ آیین دادرسی مدنی دادخواست تقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم گردد . بنابر نظریه مشورتی و اتفاق نظری که در این خصوص وجود دارد طرح دعوای متقابل تا پایان جلسه اول محدود به رسیدگی در مرحله بدوی نبوده و اگر خوانده تا پایان اولین جلسه در مرحله تجدیدنظر خواهی هم دعوای متقابل را مطرح نماید دادگاه رسیدگی به اصل دعوا به دعوای متقابل نیز رسیدگی می کند.البته در این خصوص مخالفانی نیز وجود دارد که صرفا طرح دعوای متقابل را محدود به مرحله بدوی می دانند.
مرجع رسیدگی به دعوای متقابل
مرجعی که به دعوای جدید رسیدگی میکند همان دادگاهی است که به دعوای اصلی رسیدگی مینماید. مگر اینکه دعوای جدید از صلاحیت ذاتی دادگاه خارج باشد. دعوای جدید اگر با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ و یا با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته باشد، دعوای تقابل میباشد. ارتباط کامل هم وقتی است که اتخاذ تصمیم در هریک موثر در دیگری باشد.
مرجع رسیدگی به دعوای متقابل دادگاهی می باشد که صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را دارا می باشد و در این خصوص نیاز به رعایت صلاحیت محلی نمی باشد به این معنا که ممکن است دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای اصلی از حیث محلی و مکانی صالح نباشد. بنابراین دعوای متقابل هم در آن دادگاه مورد رسیدگی قرار می گیرد اما لازم به ذکر است درصورتی که دعوای متقابل با دعوای اصلی منشا واحد داشته باشد اما ارتباط کامل نداشته باشد دادگاه می بایست دعوای را از همدیگر تفکیک کند و به طور جداگانه به آنها رسیدگی کند
در دعوای متقابل، خواهان دعوای متقابل ممکن است هدفش پاسخگوئی به دعوای خواهان اصلی باشد. در این شرایط ممکن است خوانده راهی جز طرح دعوای جدید نداشته باشد. مثلاً دعوای اصلی الزام به حضور در دفتر خانه و تنظیم سند رسمی انتقال باشد، خوانده دعوای اصلی با طرح دعوای فسخ به صورت تقابل اعلام فسخ یا بطلان مبایعه نامه یا قولنامه را نماید.
در این مثال وقتی که خوانده دعوای اصلی به فسخ یا بطلان تمسک جسته و بتواند آن را ثابت نماید بدیهی است دعوای خواهان اصلی محکوم به رد خواهد بود. بدون اینکه دادگاه وارد دعوای الزام اصلی، یعنی الزام خوانده بشود.
ادعای خوانده در مقابل خواهان در صورتی دعوای متقابل محسوب میشود که مستقلاً نیز قابل طرح به وسیله دادخواست جداگانه باشد، مانند حق تعمیر خانه یا عدم تمکین زن یا فسخ معامله و غیره. اما اگر اظهار یا ادعای خوانده نتواند به طور مستقل در دادگاه به وسیله دادخواست اقامه شود، دعوا تلقی نمیشود و نیاز به تقدیم دادخواست ندارد.
همان گونه که ماده ۱۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر داشته که: دعوای متقابل به موجب دادخواست اقامه می شود، لیکن دعوای تهاتر، صلح، فسخ رد خواسته و امثال آن که برای دفاع از دعوای اصلی اظهار میشود، دعوای متقابل محسوب نمیشود و نیاز به تقدیم دادخواست جداگانه ندارد زیرا تحقق آنها بسته به تحقق ادعای خواهان بوده و وجود مستقلی ندارد و بدون آن منتفی میگردد و اگر دعوای اصلی به جهتی از جهات رد یا ابطال یا مسترد شود، دعوای متقابل نیز منتفی شده و به عنوان دعوای متقابل مردود است. ولی خوانده در صورت فرض حقی میتواند آن را به صورت دعوای مستقلی اقامه کند.
نکته: دادخواست دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرس تقدیم شود و اگر خواهان دعوای متقابل را در جلسه دادرسی اقامه نماید، خوانده میتواند برای تهیه پاسخ و ادله خود تأخیر جلسه را درخواست نماید. شرایط و موارد رد یا ابطال دادخواست همانند مقررات دادخواست اصلی خواهد بود.
مواد قانونی در باب دعوای متقابل
ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی:
خوانده می تواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا نماید. چنین دعوایی در صورتی که با دعوای اصلی ناشی از یک منشاء بوده یا ارتباط کامل داشته باشد، دعوای متقابل نامیده شده و تواما رسیدگی می شود و چنانچه دعوای متقابل نباشد، در دادگاه صالح به طور جداگانه رسیدگی خواهد شد. بین دو دعوا وقتی ارتباط کامل موجود است که اتخاذ تصمیم در هر یک موثر در دیگری باشد.
ماده ۱۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی:
دادخواست دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شود و اگر خواهان دعوای متقابل را در جلسه دادرسی اقامه نماید، خوانده می تواند برای تهیه پاسخ و ادله خود تاخیر جلسه را درخواست نماید. شرایط و موارد رد یا ابطال دادخواست همانند مقررات دادخواست اصلی خواهد بود.
ماده ۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی:
هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یا خوانده یا شخص ثالث یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود دعوای طاری نامیده می شود. این دعوا اگر با دعوای اصلی مرتبط یا دارای یک منشاء باشد، در دادگاهی اقامه می شود که دعوای اصلی در آنجا اقامه شده است.
ماده ۱۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی:
اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامی آنها یکجا رسیدگی می نماید و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد در یکی از شعب با تعیین رئیس شعبه اول یکجا رسیدگی خواهد شد. در مورد این ماده وکلا یا اصحاب دعوا مکلفند از دعاوی مربوط، دادگاه را مستحضر نمایند.