عقود لازم و عقود جایز از جنبه های مختلفی دسته بندی می شوند.دراین نوشتار از مجموعه نکات حقوقی مجله دادمان عقد جایز و عقد لازم را تعریف میکنیم و با ذکر مثال تفاوت آنها را توضیح میدهیم و فسخ قراردادها را با توچه به نوع عقد بررسی می کنیم.
عقود لازم و عقود جایز
عقود معین که در قانون آمده است ازجنبه های مختلفی قابل تقسیم بندی است . وقتی آنها را از لحاظ دوام و پایداری و نحوه انحلال وپایان یافتنشان تقسیم بندی میکنیم به دو دسته بزرگ عقود لازم و عقود جایز می رسیم.
اصولا همه عقود لازم هستند مگر آنکه قانون گذار آنها را به عنوان عقود جایز تقسیم بندی کرده باشد. پس تعداد عقود جایز محدودتر از نوع لازم آنهاست. در واقع عقود جایز عبارت اند از :
- حبس مطلق ماده۴۴
- مضاربه ماده ۵۵۰
- جعاله ماده ۵۶۵
- ودیعه ماده ۶۱۱
- عاریه ماده ۶۳۸
- وکالت ماده ۶۷۸
- هبه ماده ۸۰۳
- وصیت تملیکی ماده ۸۲۹ و ۸۳۰
- نامزدی وعده نکاح ماده ۱۰۳۵
پس هر عقد دیگری به جز اینها عقد لازم است.
تمایز بین عقود لازم و عقود جایز
همانطور که گفتیم لازم بودن و جایز بودن از بابت نحوه پایان یافتن عقود و نوع انحلال آنهاست. انحلال عقود لازم فقط توسط اعمال حق خیار، اقاله یا تفاسخ، و مورد استثنایی مثل فوت در عقد نکاح اتفاق میافتد.
ولی عقد جایز آسانتر قابل انحلال است. و علاوه برفسخ یا اقاله در صورت فوت و جنون یکی از طرفین منفسخ میشود و همچنین با سفیه شدن یکی از طرفین در مواردی که رشد معتبر است. در حالی که عقد لازم در صورتی که یکی از طرفین فوت کند فسخ نمی شود. مثل اگر بیعی صورت گرفته باشد و فروشنده بمیرد عقد بیع صحیح است و انتقال مالکیت برای همیشه انجام شده است ولی اگر کسی به دیگری وکالت دهد و فوت کند عقد وکالت منحل می شود و وکیل دیگر سمتی ندارد.
ما قبلا در مقاله ” انفساخ , تفاسخ و فسخ قرارداد چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟ “ به تفاوت بین فسخ، انفساخ و تفاسخ پرداختیم. در اینجا به صورت مختصر یاد آوری میکنیم که انحلال ارادی یکجانبه، فسخ نام دارد و انحلال دوجانبه ارادی، اقاله یا تفاسخ نامیده می شود و اگر عقود به صورت غیر ارادی و خود به خودی منحل شوند منفسخ شده اند.
حق فسخ در عقد جایز چیست؟
اصولا حق فسخ درهمه قراردادها قابل اسقاط است مگر در مواردی که قابل فسخ کردن عقد با نظم عمومی در ارتباط است مثل وعده نکاح یا رجوع از وصیت . در این موارد اسقاط حق فسخ مخالف نظم عمومی و مصالح جامعه است.تصور کنید هرکسی که با خانمی نامزد کرد دیگر نتواند نامزدی شان را برهم بزند و یا اگر امروز پدربزرگتان وصیتی نوشت دیگر نتواند هیچوقت آن را تغییر دهد.
اما به طور کلی به روشهای زیر می توان عقد جایز را غیر قابل فسخ کرد:
- درج شرط عدم قابلیت فسخ
- گنجاندن خودعقد جایز ضمن عقد لازم
- انعقاد عقد در قالب صلح.
استفاده از روشهای بالا تا حدود زیادی رواج دارد ولی نکات ظریفی در این زمینه وجود داد که حتما باید حقوقدان یا وکیل متخصصی که در زمینه قراردادها تسلط دارد آن را بررسی و تایید کند.
به طور مثال یکی از رایجترین استفاده موارد بالا وقتی است که زوجه ضمن عقد ازدواج که خود عقد لازمی است شرط می کند که وکالت در طلاق داشته باشد. عقد وکالت عقد جایزی است که هریک از طرفین دلبخواهانه می توانند آن را برهم بزنند پس باید به عنوان شرط ضمن عقد لازمی منعقد شود تا تابع عقد لازم شود و قابل فسخ نشود. ما در موسسه حقوقی سروش نافع دادمان بسته شروط ضمن عقد ازدواج را مطابق با نیازها و سلیقه شما زیر نظر وکلای باتجربه آماده می کنیم تا مستند و قابل اتکا باشد:
خوب است بدانید با گنجاندن وکالت در عقد لازم ماهیت عقد وکالت تغییر نمی کند بلکه فقط عقد جایز از آن عقد لازم کسب لزوم می کند و عقد وکالت مانند سایز عقود اذنی همچنان با فوت یا جنون یا سفه منفسخ میشود.
عقود دوجهی چه می باشد؟
برخی عقود نه لازم هستند و نه جایز. در واقع هر دوجنبه را دارند و نسبت به یکی ازطرفین عقدلازم هستند و نسبت به طرف دیگر جایز محسوب می شوند و او حق دارد عقد را فسخ کند.غالبا هر قرارداد، تنها برای یک طرف ایجاد حق میکند و قرارداد نسبت به او جایز و نسبت به طرف دیگر لازم خواهد بود مانند کفالت و رهن و ضمان. در این موارد مثلا کسی ملک در رهن اوست می تواند عقد رافسخ کند ولی کسی که ملک را در رهن گذاشته چنین اجازه ای ندارد.
منظور از جایز بودن عقد نسبت به یک طرف قابل فسخ بودن عقد از سوی اوست نه بدین معنا که عقد به واسطه فوت یا حجر او منفسخ شود به عنوان مثال مرتهن می تواند عقد رهن را فسخ کند ولی فوت او موجب انفساخ عقد نیست.