یکی از موارد و اسباب تملک طبق قانون مدنی ارث و وراثت است. زمانی که فردی فوت میکند و از او اموالی بر جای میماند این اموال باید بین ورثه او تقسیم شود. اما در این راه ممکن است موانعی برای بعضی از وراث بوجود آید که اصطلاحا در قانون انحصار وراثت به آن موانع ارث می گویند.قبل از اینکه به بررسی انواع موانع ارث بپردازیم مختصری راجع به قانون انحصار وراثت توضیح می دهیم.با ما همراه باشید.
ارث چیست؟
ارث در لغت به معنای انتقال غیرقراردادی چیزی از شخصی به شخص دیگر است و هم چنین به معنای بقیه و باقی مانده چیزی نیز میباشد. قانونگذار از ارث در ماده ۱۴۰ قانون مدنی به عنوان یکی از اسباب تملک نام برده است و احکام مربوط به آن همچنین موانع ارث را در مواد ۸۶۱ تا ۹۴۹ قانون مدنی بیان کرده است.
ماده ۸۶۷قانون مدنی در این زمینه مقرر میدارد:
ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند به اموالی که بعد از فوت شخص به بازماندگان و وارثان او تعلق میگیرد ارث می گویند. بر اساس قانون نیز ارث عبارت است از انتقال قهری حقوق و دارایی متوفی به وراث او.
پس منظور از ارث این است که بعد از این که شخصی فوت می کند ممکن است اموالی داشته باشد و این اموال باید با رعایت شرایطی به بازماندگان او برسد، در واقع به این اموال باقی مانده از شخص بعد از فوت او ارث می گویند.
چه زمانی باید تقسیم ارث صورت گیرد؟
نکته مهمی که در خصوص ارث وجود دارد این است که تقسیم ارث تنها پس از ادای حقوق و دیونی که بر عهده میت است امکانپذیر است. بنابراین ابتدا باید هزینههای کفن و دفن شخصی که فوت کرده است پرداخت شود، سپس اگر بدهی مالی دارد بدهیهای مالی او پرداخت شود ،در مرتبه بعد وصیت های او اجرا شود و سپس نوبت به تقسیم ارث میرسد. تقسیم ارث باید طبق قواعد و مقرراتی که در قانون ذکر شده است صورت گیرد.
برای اینکه وراث بتوانند سهم الارث خود را مطالبه و در آن تصرف کنند و از بحث موانع ارث بگذرند ابتدا لازم است مشخص گردد که تعداد وراث و اموالی که از متوفی باقی مانده است چقدر است.
مرجع صالح برای رسیدگی به موضوع ارث و ورثه و موانع ارث شورای حل اختلاف است که پس از رسیدگی گواهی نامه ای به نام گواهی انحصار وراثت صادر می کند و در اختیار وراث قرار میدهد. پس گواهی انحصار وراثت گواهی است که در آن از یک سو تعداد وراث و از سوی دیگر اموال متوفی مشخص شده است و بنابراین به تقسیم ارث کمک میکند و باعث میشود که تقسیم ارث راحت تر صورت بگیرد.
منظور از موانع ارث چیست؟
در صورتی که شرایط وراثت محقق شود یعنی شخص به یکی از موجبات نسب یا سبب با فردی که فوت کرده است رابطه ای داشته باشد این برای ارث بردن او کافی نیست بلکه باید مانعی نیز بر سر راه ارث بری، وجود نداشته باشد.
یعنی طبق قانون شرایطی وجود دارد که در صورت وجود آنها وراث، دیگر، از متوفی ارث نمیبرند به این شرایط موانع ارث می گویند. در واقع مانع ارث بردن او می شود و همین که یکی از موانع ارث بردن در رابطه توارث میان دو نفر به وجود بیاید در این صورت دیگر وراث از متوفی ارث نمیبرند.
بنابراین موانع ارث اموری هستند که حتی اگر شرایط ارث بردن وجود داشته باشد مانع ارث بردن وراث از متوفی خواهند بود.
موانع ارث به دو دسته تقسیم می شوند:
- موانعی که به طور مطلق مانع ارث بردن میشوند
- موانعی که با کاهش سهم الارث دیگری مانع ارث بردن بیشتر او میشوند.
موانعی که به طور مطلق مانع ارث بردن دیگری می شوند.
موانع ارث در قانون مدنی شامل موارد زیر است:
قتل مورث (متوفی)
ماده ۸۸۰ قانون مدنی مقرر می دارد:
قتل از موانع ارث است بنابراین اگر کسی مورث خود را عمداً به قتل برساند از ارث محروم میشود.
در این زمینه استثنائاتی نیز وجود دارد مثلاً اگر پدر فرزند خود را به قتل برساند علاوه بر اینکه قصاص نمیشود بلکه ارث بردن او نیز همچنان پابرجاست ولی در مورد مادر این حکم وجود ندارد و در صورتی که مادری فرزندش را به قتل برساند مشمول همان قاعده کلی موانع ارث شده و از او ارث نمی برد.
بنابراین همان طور که در ماده هم اشاره شد قتلی مانع از ارث بردن است که به صورت عمدی واقع شود یعنی وارث به خاطر اینکه بعداً از مورث خود ارث ببرد اورا عمدا به قتل برساند تا سریع تر موجبات ارث بری او فراهم شود که اگر این اتفاق افتاد و فرد با سوء نیت کسی را که قرار است از او ارث ببرد به قتل برساند قانون اورا ممنوع از ارث می داند.
کفر
طبق قانون مدنی کفر یکی دیگر از موانع ارث است. به این معنی که شخص کافر از مسلمان ارث نمی برد ،لکن مسلمان از کافر ارث می برد. اگر متوفی مسلمان باشد هر کدام از ورثه که کافر باشند از اوارث نمیبرند و اگر متوفی کافر باشد در صورتی که در جمع ورثه او، فرد مسلمانی موجود باشد آن فرد مسلمان ارث می برد و مانع ارث بردن سایر وراث که کافر هستند می شود.
بنابراین وراثی که کافر هستند ارث نمیبرند حتی اگر به لحاظ رتبه و درجه مقدم بر وارث مسلمان باشند. ولی اگر فرد کافری باشد و تنها یک ورثه داشته باشد که مسلمان است تمام اموال او به ورثه مسلمان می رسد در حالی که اگر متوفی مسلمان باشد و به جز وارث کافر وارث دیگری نداشته باشد به هیچ وجه فرد کافر ارث نمی برد و اموالش به عنوان اموال بلاوارث به حاکم و بیت المال می رسد.
لعان
منظور از لعان این است که مردی انتساب فرزندی به خودش را انکار کند و از این طریق به همسر خود تهمت زنا بزند. در این صورت رابطه توارث بین آنها از بین میرود. و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند.
هم چنین نه پدر از فرزندی که او را انکار کرده است ارث می برد و نه فرزند از پدر ارث خواهد برد و این فرزند فقط از خویشاوندان مادری خود ارث می برد و همچنین خویشاوندان مادری او نیز از او ارث می برند.
تولد از زنا
ماده ۸۸۴ قانون مدنی در این زمینه مقرر میدارد:
طفلی که از زنا متولد شده است از پدر مادر و اقوام آنها ارث نمیبرد.
بنابراین در حقوق ایران طبق قاعده کلی طفل متولد از زنا فرزند مشروع تلقی نمیشود. بنابراین از احکام مربوط به فرزندان نیز که یکی از آنها ارث است محروم می باشد .
جنین
مطابق ماده ۸۷۸ قانون مدنی هرگاه در هنگام فوت مورث جنینی وجود داشته باشد که زنده به دنیا آمدن او مؤثر در تقسیم ارث باشد یعنی زنده به دنیا آمدن او مانع ارث تمام یا برخی دیگر از ورثه باشد تقسیم ارث انجام نمی شود تا وضعیت جنین نیز مشخص شود.
غایب مفقودالاثر
مطابق ماده ۸۷۹ قانون مدنی اگر بین وراث غایب مفقودالاثر باشد سهم او کنار گذاشته می شود تا وضعیت او روشن شود.
موانعی که با کاهش سهم دیگری مانع ارث بردن بیشتر او می شوند
در اصطلاح حقوقی به کسی که مانع ارث بردن دیگری می شود حاجب میگویند . به طور مثال وجود هر طبقه از طبقات ارث مانع ارث بردن طبقه بعدی میشود. هم چنین در یک طبقه آن که به میت نزدیکتر است مانع ارث بردن خویشاوندان دور تر می شود. یا زن و شوهر در صورتی که متوفی فرزند داشته باشد ارث کمتری می برند.
آیا محرومیت از ارث از موانع ارث محسوب میگردد؟
محروم کردن وراث از ارث نه مشروعیت دارد و نه قانونی است. یعنی هیچ گاه قانون همچنین اجازه ای به فرد نمی دهد که به طور کلی وارثی را از ارث خود محروم کند.
اگر فردی فرزند یا فرزندان و یا پدر، مادر یا هر کدام از وراثش را از ارث محروم کند این عمل نادرست است و نفوذ حقوقی ندارد لذا از موانع ارث محسوب نمی شود و آن فرد همچنان ارث می برد.
بنابر این حتی اگر فرد در قالب وصیت این خواسته خودش را مطرح کند فقط تا یک سوم اموالش ورثه مورد نظر خود را از ارث محروم کرده است چرا که هر شخص فقط می تواند تا یک سوم اموال ودارایی های خود را وصیت کند یا در مورد آن تصمیمی بگیرد و نسبت به مابقی اختیاری ندارد .