نقش نیروی انسانی در بهره وری و کیفیت محصولات یک واحد تولیدی (سازمان)

چرا-سرمایه-انسانی-مهم-است

کیفیت محصولات تولیدی یک سازمان با کار نیروی انسانی ، رابطه مستقیم دارد. حالا ممکن است فناوری، مواد، ماشین‌آلات و ابزار خریدنی هم در ارائه محصول یا خدمات نقش داشته باشند ولی درنهایت این انسان است که آن را به‌کار می‌گیرد، ترکیب می‌کند، استفاده بهینه می‌کند و درنهایت محصول یا خدمات خروجی را به‌وجود می‌آورد و نوع، درجه و سطح کیفیت را تعیین می‌کند.

نیروی انسانی با کیفیت و دانش مدار مهمترین مزیت رقابتی سازمان و کمیاب ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروز است. لذا سازمانهای پیشرو با درک این حقیقت، تلاش وصف ناپذیری جهت به کارگیری بهینه از این منبع کلیدی در حوزه های گوناگون از جمله کیفیت، تولید و مدیریت به منظور تحقق اهداف استراتژیک خود بااستفاده از شیوه ها و نظامهای نوین اثربخش کرده اند.

اگر بهترین مواد، فناوری، ابزار و تجهیزات را هم در اختیار داشته باشیم، نیروی انسانی می‌تواند سطح، درجه، مطلوبیت، اطمینان، استمرار و نگهداشت و تضمین کیفیت را متغیر کند.

نیروی انسانی در سازمان

به موارد زیر دقت کنید:

۱. نبود نظم
۲. عدم استفاده از تجهیزات
۳. عدم تمیزی و نظافت
۴. عدم سرویس‌دهی مطلوب به مشتریان
۵. عدم استمرار در استفاده از فناوری

تمامی موارد بالا به طرز نگرش، طرز تفکر و اندیشه شخصی انسان از انجام باکیفیت امور برمی‌گردد. پس با همین مثال ساده تا حدی مشخص می‌شود که انسان تعیین‌کننده‌ترین عامل در کیفیت خدمات و محصولات در هر سازمان و سیستمی است. از این مثال‌های ریز و درشت در سطح فردی، خانوادگی، سازمانی، اجتماعی و جهانی بی‌شمار می‌توان ذکر کرد و با بررسی و تحلیل نقش انسان را در کیفیت زندگی واقعی جوامع سنجید.

مشتری ضامن بقای سازمان بوده و لذا اگر سازمانی نتواند این باارزش ترین هدف را حفظ کند، با شکست مواجه خواهد شد. حال چه عواملی می توانند موجبات جذب و حفظ مشتری را رقم زنند؟ بی شک پاسخ این پرسش را می توان در چهار مورد ذیل خلاصه کرد:

  1. کیفیت
  2. هزینه
  3. نوآوری
  4. توجه به خواسته های پنهان و نهان مشتری (مشتری مداری).

گری پکـر، برنده جایزه نوبل در اقتصاد می گوید: همـان طور که کارخانه ها، ماشین آلات و دیگر سرمایه های مادی بخشی از ثروت ملل شمرده می شوند، سرمایه های انسانی نیز بخشی از این ثروت هستند.

دارایی های سازمان در عصر حاضر به دو دسته مشهود و نامشهود تقسیم بندی می گردند که سرمایه های فیزیکی جزو دارایی های مشهود و ظرفیت یادگیری سازمانی، نام تجاری خوشنام، تیم مدیریتی قابل اعتماد، اعتماد درون سازمانی، اعتماد جامعه و در نهایت استعدادهای انسانی جزو مهمترین دارایی های نامشهود در سازمانها قلمداد می گردند. امروزه، دارایی های نامشهود بسیار مهم تر از دارایی های مشهود میباشند.

بهره وری در سازمان

بهره وری در سازمان ها

بهره وری از جمله عواملی است که هر سازمانی در ایجاد و ارتقای آن می کوشد. سازمان ها از دو طریق می توانند به بهره وری بیشتر دسترسی پیدا کنند:

عوامل خارجی؛ شامل بهره وری از مواد، تجهیزات و امکانات که حد و سطحی معین دارد و به سهم خود در شکل گیری بهره وری سازمانی نقش دارد.

 عوامل داخلی؛ شامل مهارت های انسانی در جهت شناخت کامل کارکنان و آشنایی با فنون و شیوه های مؤثر کار با آنان. مهم ترین مطلب در بحث مهارت های انسانی، استعداد نفوذ در دیگران و رهبری صحیح انسان ها و ایجاد زمینه سازی است تا آنها بتوانند توانایی های خود را به کار گیرند. بسیاری از سازمان های پیشرفته امروزی برای آنکه بخواهند در صحنه رقابت جهانی به بهره وری مناسب و مطلوب و مزیت رقابتی دست پیدا کنند به بهره وری سرمایه انسانی توجه اساسی دارند. بهره وری در اندیشه و فکر سرمایه های انسانی، خمیرمایه بهره وری سازمانی است. در صورتی که سرمایه های انسانی به خوبی توسعه یابند و به گونه ای مناسب به کار گرفته شوند، بهره وری سازمانی تضمین می شود.

حال با توجه به اهمیت منابع انسانی، میخواهیم شاخص های تأثیرگذار در بهره وری سرمایه های انسانی را با هم بررسی نماییم.

پیشنهاد مطالعه  شرایط شکایت از کارفرما بدون قرارداد کار چه می باشد؟

شاخص های تأثیرگذار در بهره وری سرمایه های انسانی

 تربیت نیروی انسانی

 آموزش و پرورش نیروی انسانی ، عامل اصلی بهره وری و رشد و توسعه ملت ها است. کشورها و سازمان ها باید افزون تر از آنکه به بودجه، هزینه و صنایع توجه نشان می دهند به تعلیم و تربیت انسان ها همت گمارند.

تربیت انسان باید در رأس اهداف و برنامه های هر سازمانی قرار گیرد تا زمنیه برای حرکت هر فردی در جهت استفاده از توانایی هایش فراهم گردد.

چنانچه از توانایی های عظیم انسانی در مسیرهای درست استفاه نشود، در راه های انحرافی به کار گرفته می شود. افزون بر اینکه موفقیت و بهره وری سازمانی در دراز مدت به توانایی سازمان در جهت آموزش و پرورش نیروهایش بستگی دارد.

احترام و ارزش نهادن به انسان

 برقراری روابط صحیح انسان، سازمانی موفق با نیروی انسانی کارآمد را در پی خواهد داشت. هر گاه سازمان به افراد خود و شخصیت آنها احترام و اعتبار بدهد، استعدادها و توانایی های آنها پرورش خواهد یافت؛ زیرا فقط به این واسطه است که می توان نیرو های انسانی را راضی نگه داشت.

باید از تحقیر انسان و انتقادهای بیهوده در سازمان پرهیز کرد. اگر افراد در سازمان دچار خطا و لغزش هستند فقط خود آنها مقصر نیستند، بلکه شرایط آموزشی، تربیتی و رفتاری حاکم بر محیط کار نیز در لغزش آنان نقش دارد. برای اصلاح انسان و به کارگیری ظرفیت های فراوان او، قبل از هر چیز باید به وی احترام گذاشت. اگر به انسان ها در هر سازمانی احترم گذاشته شود آنان نیز در مقابل، خدمت مضاعف انجام خواهند داد.

مهربانی به افراد

 رابطه مدیر با افراد در سازمان باید به گونه ای باشد که آنها احساس راحتی داشته باشند. همان طور که رفتار اعضای خانواده با یکدیگر عاطفی و صمیمانه است، روابط افراد و مدیران در سازمان نیز باید چنین باشد. از مهم ترین ویژگی های مدیریت ژاپنی تعامل پدرانه به کارمندان و کارگران است

معاشرت با افراد در سازمان

 برقراری روابط نزدیک میان مدیر و کارکنان یک سازمان از خصوصیات اخلاقی و ضرورت های اساسی مدیریت است. نقش مدیر و کارکنان در سازمان، در بهبود عملکرد نیروهای انسانی بسیار مؤثر است. لذا روابط بین مدیر و کارکنان باید چنان گرم و نزدیک باشد که منابع انسانی از مدیران شرکت حرف شنوی داشته باشند. عدم موفقیت در برقراری چنین ارتباطی، مانع از پیشبرد کار سازمانی است.

 از فواید برقراری ارتباط میان مدیر و افراد سازمان، دلگرمی بیشتر افراد به کار و سازمان و افزایش وابستگی افراد به مدیر و سازمان و در یک کلام تعهد سازمانی است.

جلب رضایت کارکنان

 وجود اشتیاق، بهترین انگیزه برای شروع هر کار است. اگر انسان کار و سازمان خودش را دوست داشته باشد در آن موفق است و روی دیگران نیز اثر مثبت می گذارد. در این حالت است که حس تعلق و تعهد و وفاداری کارکنان به سازمان تحقق می یابد.

 میزان کار مفید و موفقیت افراد در کارشان بستگی به علاقه مندی آنان به سازمان و اهداف آن دارد. میزان دلبستگی نیروی انسانی به سازمان هم بستگی به نگرش سازمان به افراد دارد. اگر سازمان می خواهد به اهداف خود دست یابد باید به هر صورت ممکن، رضایت و علاقه مندی افراد را جلب نماید. سازمان باید ثابت کند که اگر افراد تلاش نمایند، پاداش کافی دریافت می کنند. عامل دلبستگی و تعلق هر فرد به شغلش، قبل از هر چیز نتیجه طبیعی نحوه برخورد سازمان و مدیریت با اوست.

ایجاد محیط سالم در سازمان

 محیط سازمان باید از هر جهت به طور کامل سالم باشد. عدم سلامت اخلاقی و رفتاری در سازمان، میزان کارآیی، اثر بخشی و موفقیت فرد و سازمان را کاهش می دهد. اگر در محیط کار و سازمان، دوستی و صمیمیت حاکم باشد کارمندان تحمل کارهای بسیار سخت را خواهند داشت. بنابراین شرایط محیط کار تأثیر زیادی روی کمیت و کیفیت کار افراد دارد و برای بهبود شرایط محیط کار، انجام اقداماتی مانند ایجاد صمیمیت در محیط کار موجب اطاعت پذیری بیشتر نیروهای تحت امر و در نتیجه بازدهی بیشتر سازمان می شود.

تقویت روحیه کارکنان

 یکی از راه های ایجاد انگیزه در نیروی انسانی سازمان به منظور کارآمدی و اثربخشی بیشتر، تقویت روحیه کارکنان در سازمان است. روحیه عالی، ضامن تلاش و موفقیت بیشتر است. وقتی روحیه افراد در سازمان بالا باشد خستگی و نا امیدی بر کارکنان مسلط نمی شود و موجب ترغیب فکرهای خلاق و تقویت پیشرفت فردی و گروهی در سازمان می شود.

عواملی که تأثیر منفی بر روحیه افراد داشته، موجب کاهش کارایی، اثربخشی و در نتیجه کاهش بهره وری آنها در سازمان می شود عبات اند از: روش های نادرست مدیریت، برخورد بد با افراد، عدم توجه به افراد و تلاش هایشان، عدم تأمین نیازمندی های افراد به خصوص نیازهای روحی آنها و …

تشویق

یکی دیگر از راه های ایجاد انگیزه نیروی انسانی، تشویق است. تشویق، یکی از راه حل ها و زمینه های مؤثر برای بازدهی بیشتر و بهتر کار است. تشویق سوخت و انرژی حرکت است. البته باید توجه داشت اگر بین کار و تشویق نسبتی مناسب برقرار نباشد، روحیه سعی و تلاش از بین می رود. اگر فردی در سازمان وظیفه اش را به درستی انجام داد نباید بی درنگ و بدون محاسبه او را تشویق کرد؛ اگر از خدمات و موفقیت افراد در سازمان و حتی در موفقیت های بیرون از سازمان، قدردانی و قدرشناسی به موقع نشود بعد از آن کارکنان در سازمان نه تنها کار مهمی که باعث افزایش تولید و راندمان سازمانی بشود انجام نخواهند داد، بلکه روحیه بی تفاوتی بر سازمان حاکم خواهد شد. قدردانی و تشویق مدیران از کارکنان عاملی برای دیگر افراد و اهمیت و شخصیت دادن به نیروهای تحت امر و نشانگر توجه مدیر به آنها است.

از بین بردن محیط ترس و جایگزینی محیط اعتماد به افراد

 اگر فرمانبرداری کارکنان از مدیر در سازمان بر اساس ترس باشد، تا زمانی که وحشت بر محیط حاکم است دستورات اجرا می شود؛ ولی با از بین رفتن عامل ترس سستی و کاهلی در عزم و اراده نیروها جای تلاش و پویایی را می گیرد. جایگزین ساختن شوق به انجام کار و اعتماد به سازمان و مراتب فرماندهی، علاقه مندی به کار را افزایش داده و توفیق و نتایج حاصل از کار در سازمان بیشتر می شود. مدیران باید با قابلیت مدیریتی قوی کارکنان را به جدیت و تلاش مضاعف تحریک و تشویق کنند. اگر عامل ترس در محیط کار از بین رود قطعاً روحیه و انگیزه کاری کارکنان افزایش خواهد یافت. ایجاد روحیه اعتماد به افراد توسط مدیران باعث می شود کارها به خوبی پیش رود و کارکنان علاقه مندی و دلبستگی بیشتری به کار نشان دهند و در نهایت تعهد کاری و اخلاقی قوی تری در کارکنان ایجاد شود.

به همین علت در دهه های گذشته ثروت منابع انسانی باارزش‌ترین ثروت‌ در کشورها و در سطح جهان تلقی می‌شود و اکثر کشورها سرمایه‌گذاری‌های عظیمی را بر روی آموزش و ساختن و رشد انسان‌های با استعداد، با نگرش جامعه‌گرا،خلاق، توسعه‌گرا و … انجام داده‌اند.

پیشنهاد مطالعه  نکات حقوقی کار و مشاغل دادمان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت مشاوره کلیک کنید
پیمایش به بالا