دعوای نفی ولد به دعوایی گفته می شود که از سوی شوهر یا هر ذینفعی می تواند این دعوی را طرح کند. با این ادعا که فرزندی که در حال حاضر وجود دارد از رابطه آن مرد و زن مشخص ایجاد نشده و متعلق به این زن و شوهر نیست. بنابراین طرح این دعوی از جانب اشخاص دیگر مثل جد پدری وی هم امکان پذیر می باشد. البته دعوای نفی ولد پس از طرح و پس از فوت شخصی که ادعای نفی ولد کرده، به طرفیت وراث او جریان می یابد. آنچه مسلم به نظر می رسد این است که هرگاه شوهر صریحا یا ضمناً اقرار به ابوت خود نموده باشد دعوی نفی ولد از او مسموع نخواهد بود.
طرح دعوای نفی نسب در چه مواردی ممکن است؟
دعوای نفی نسب، زمانی طرح میشود که خواهان در مقام مدعی، نسبت و رابطه خویشاوندی نسبی خود را با خوانده دعوی منکر میشود و مدعی است با شخص خوانده هیچگونه رابطه نسبی ندارد. به عنوان مثال فرض کنید شخص «الف» در دوران حیات خود مسئولیت شخص «ب» را به عنوان فرزندخوانده بر عهده گیرد. پس از مرگ شخص «الف» دیگر فرزندان وی میتوانند با طرح دعوای نفی نسب به طرفیت شخص «ب» منکر رابطه خویشاوندی خواهر و برادری با وی شوند.
توجه داشته باشید که طرح دعوای نفی نسب از سوی هر یک از خویشاوندان نسبی به طرفیت (علیه) یکدیگر قابلیت طرح دارد. به استثنای پدر که نمیتواند به طرفیت فرزند خود، دعوای نفی نسب را طرح کند.
منظور از اماره فراش چیست؟
مطابق ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی طفل متولدشده در دوران زوجیت ملحق به شوهر است مشروط به اینکه از تاریخ عقد نکاح (نزدیکی) کمتر از ۶ ماه یا بیش از ۱۰ ماه نگذشته باشد.
فرض کنید، طفلی متولد شود که پدر و مادر طفل فرصت و امکانی برای نزدیکی نداشتهاند. برای مثال، پدر طفل مدت زمان بسیاری در سفر بوده یا محبوس بوده است، به نحوی که غیبت وی قابل انطباق با مواعد فوق نبوده و بر خلاف اماره فراش باشد. اگر پس از مراجعت چنین شخصی همسر وی طفلی را به دنیا آورد مرد میتواند منکر رابطه نسبی و مدعی دعوای نفی ولد باشد. توجه کنید، شخصی که ادعا و اظهار وی بر خلاف اماره فراش است باید با ارایه دلیل، ادعای خود را به اثبات برساند.
حال به این پرسش می رسیم که آیا مقنن فرصت طرح دعوای نفی ولد از جانب شوهر را محدود کرده است یا خیر؟
مطابق مقررات قانون مدنی در صورتی که شوهر صریحاً یا ضمناً اقرار بر ابوت خود کرده باشد دعوای نفی ولد از او مسموع نخواهد بود. در واقع قانونگذار جهت حمایت از نهاد خانواده و جلوگیری از تزلزل در روابط خویشاوندی و بنا بر مصلحت چنین حکمی را انشا کرده است. برای مثال، چنانچه شوهر برای گفتن تبریک به بیمارستان مراجعه کند یا برای طفل متولدشده درخواست صدور شناسنامه کند، متعاقباً نمیتواند نسبت به طرح دعوای نفی ولد اقدام کند. همچنین مهلت طرح دعوای مزبور از جانب شوهر دو ماه از تاریخ اطلاع است مگر آنکه در خصوص تاریخ تولد طفل خدعهای بهکار رفته باشد که در این صورت مهلت مذکور دو ماه از تاریخ کشف خدعه خواهد بود.
ادله اثبات دعوای نفی نسب
دعوی مزبور میتواند از طریق ادله اثبات دعوی مذکور در قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی اثبات شود. البته مقنن در این باره محدودیتها و شرایط خاصی را نیز مد نظر قرار داده است.
برای مثال ماده ۱۲۷۳ قانون مدنی میگوید که اقرار به نسب در صورتی صحیح است که اولاً تحقق نسب بر حسب عادت و قانون ممکن باشد، ثانیاً کسی که به نسب او اقرار شده تصدیق کند مگر در مورد صغیری که اقرار بر فرزندی او شده است، به شرط آنکه منازعی در بین نباشد. گفتنی است، صدور قرار کارشناسی و ارجاع به انجام آزمایشات ژنتیک نیز از موارد شایع در دعوای موضوع بحث است.
مصادیق دعوی نفی ولد
- دعوایی که در آن نسب طفل مورد اختلاف است و خلاف اماره فراش مطرح می گردد هر چند تمام شرایط رابطه زوجیت وجود داشته باشد.
- دعوایی که طی آن شرایط تحقق اماره فراش مورد تردید قرار می گیرد مثل اینکه ادعای عدم زوجیت از جانب زوج مطرح شود یا ادعایی مبنی بر اینکه طفل در زمان زوجیت آنها متولد نشده است.
- دعوایی که در آن هویت طفل و نسب مادری او مورد تردید قرار می گیرد مانند ادعای عوض شدن طفل در بیمارستان.
دادخواست نفی نسب
دادخواست نفی نسب یک دعوای حقوقی می باشد که در اغلب دعواهایی که برای مشخص شدن رابطه خویشاوندی و خونی میان افراد روی خواهد داد، کارساز و مشکل گشا خواهد بود. واژه نسب در لغت به معنی ارتباط خونی دو یا چند نفر با یکدیگر می باشد و هر زمان بر سر این موضوع مناقشه و یا شک و تردیدی به وجود بیاید می توان به وسیله دادخواست نفی نسب آن را از طریق مراجع قضایی مورد پیگیری قرار داده و نسبت به رفع و رجوع آن اقدام کرد.
اهمیت دادخواست نفی نسب
اهمیت دادخواست نفی نسب زمانی مشخص خواهد شد که درباره مشروع بودن کودک و یا فردی شبهه و شکی ایجاد شود و یا در نوع نسب او تردید هایی به وجود بیاید. در این حالت است که افراد برای روشن شده موضوع به ناچار باید راه قانونی را در پیش گرفته و از این راه شبهات پدید آمده را برطرف نمایند.
هر گاه زن و مردی با هم ازدواج نمایند فرزندی که از زن متولد خواهد شد به طور یقین نسبت خونی مشترک با پدر و مادر خود داشته و بنابراین از پدرو مادر خود ارث خواهد برد. همچنین پدر و مادر او موظف به پرداخت نفقه و تامین خرج و مخارج زندگی او می باشند. حال اگر درباره نسب فرزند تردید هایی وجود داشته باشد باید راه های قانونی را در پیش گرفت که دادخواست مربوطه یکی از رایج ترین و مهم ترین این راه ها می باشد. در واقع زمانی که خواسته نفی نسب برای تعیین نسبت خونی کودک تنظیم شود موضوع اصلی آن مسئله مشروع بودن و یا نبودن کودک متولد شده خواهد بود که توسط دادگاه مورد پیگیری های جدی قرار خواهد گرفت.