شاید فکر کنید آخر قصه همه کودکان بیسرپرست یا بد سرپرستی که تحت نگهداری سازمان بهزیستی کشور هستند، به خوبی و خوشی تمام میشود. خانواده مناسبی آنان را انتخاب میکند و تا آخر عمر کنار هم میمانند. اما واقعیت اینطور نیست. خیلی از این بچهها هیچوقت انتخاب نمیشوند، یا انتخاب میشوند اما خانواده سرپرست به هزار و یک دلیل پشیمان شده و کودک را باز میگردانند. آسیبهایی که مورد دوم به کودک می زند به مراتب از مورد اول بدتر است. ایجاد حس نخواستن و امیدوار کردن بیهوده، آثارش را تا بزرگسالی روی این بچهها میگذارد.
در سازمان بهزیستی کشور کودکانی پذیرش میشوند که به طور دائم یا موقت سرپرست خود را از دست دادهاند. در واقع بعد از بیسرپرست شدن، با بررسی اورژانس اجتماعی، تحقیقات محلی، مصاحبه اولیه و طی شدن مراحل قرنطینه، مقام قضایی مسئول طی حکمی فرمان پذیرش را به سازمان بهزیستی صادر میکند. این دستور مبنی بر ارجاع کودک بیسرپرست به کمیتههای شبهخانواده، خانه کودکان یا نوجوانان میباشد.
به طور کلی فرزندان تحت سرپرستی بهزیستی از دو راه عمده، از زیر نظر این سازمان خارج میشوند. یکی آن است که به سرپرستی گرفته شوند یعنی خانواده خود کودک یا خانواده دیگری مراحل قانونی بازگشت فرزند یا فرزندخواندگی را طی کنند و کودک عضوی از یک خانواده شود. در این شرایط امداد ماهیانه و مجوز قضایی لازم است. دوم هم زمانی است که کودکان سرپرستی پیدا نکنند و با تأیید کمیته شبه خانواده، کودک به خانه کودکان و نوجوانان انتقال یابد تا به سن قانونی برسند و بتوانند مستقل شده و وارد جامعه شوند.
مستقل شدن و ترخیص فرزندان تحت سرپرستی بهزیستی
واقعیت این است که متاسفانه همه کودکان شانس فرزندخوانده شدن را ندارند. مطابق آمار نوزادان دختر بیشترین محبوبیت و درخواست را میان خانوادهها دارند. بعد از آنان دختران دو سال به بالا و نوزادان پسر هر دو در رتبه دوم تقاضا قرار میگیرند و در نهایت نوبت به پسرهای بالای دو سال میرسد. در این بین ممکن است کودکانی باشند که ناتوانیها و بیماریهای خاص و صعبالعلاجی داشته باشند و پروسه انتخاب شدن آنان بیشتر طول بکشد. همچنین که این احتمال هم وجود دارد که در برخی مناطق به خصوص شهرهای کم جمعیتتر تعداد متقاضیان کمتر از تعداد کودکان باشد و در نهایت کودکانی بدون خانواده باقی بمانند.
در تمامی این شرایط، کودکان بهزیستی در این سازمان ماندگار میشوند و با معلمها، مددکارها، پزشکان و سایر مسئولین بزرگ میشوند. امکان ترخیص کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کشور قبل از رسیدن به سن قانونی یعنی ۱۸ سال تمام شمسی وجود ندارد مگر آن که به فرزندخواندگی گرفته شوند. پس کودکانی که متقاضی ندارند باید تا رسیدن به سن قانونی صبر کنند.
صدور شناسنامه برای کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کشور
هر فردی برای زندگی در بستر اجتماع، نیاز به داشتن هویتی برای خود دارد. اگر کودکی به فرزندخواندگی گرفته نشود، باز هم نیاز است تا برای او هویتی ساخته شود. در این موارد، خود سازمان بهزیستی به عنوان نماینده به سازمان ثبت احوال کشور مراجعه کرده و تقاضای صدور شناسنامه میکند. در مقابل نام پدر و مادر نامهای فرضی ثبت خواهد شد و این شناسنامه مادامی که کودک به فرزندی کسی گرفته نشده معتبر است. در صورتی که مراحل قانونی فرزندخواندگی تمام و کمال طی شود، شناسنامه جدیدی برای طفل با نام پدر و مادر جدیدش صادر میگردد.
ترخیص کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کشور
همانطور که در ابتدا گفتیم، ترخیص بچههایی که خانواده سرپرستی برای آنان پیدا نشده است، تا قبل از رسیدن به سن قانونی ممکن نیست. چه دختران و چه پسران این سازمان باید ۱۸ سال تمام شن داشته باشند تا بتوانند از سرپرستی بهزیستی مستقل شوند. از اینجا به بعد پروسه استقلال برای دختران و پسران کمی متفاوت است.
در مورد پسران تحت سرپرستی بهزیستی، بعد از رسیدن به سن ۱۸ سالگی لازم است تا در مورد سربازی آنها تعیین تکلیف شود. چرا که ممکن است آنها به هدف ادامه تحصیل، سربازی خود را به تعویق بیاندازند یا بلافاصله برای خدمت آماده شوند و بعد از آن وارد بازار کار گردند. در هر صورت بیشتر پسران بعد از ۱۸ سالگی با هر تصمیمی که برای آیندهشان بگیرند، اصولا سازمان بهزیستی را ترک کرده و بالاخره مستقل میشوند.
اما در مورد دختران این قضیه متفاوت است. دختران بهزیستی حتی اگر ۱۸ ساله شوند و بخواهند ادامه تحصیل بدهند یا کار کنند، مادامی که ازدواج نکرده و تشکیل خانواده ندادهاند؛ میتوانند در این مراکز بمانند و به سکونت خود ادامه دهند.
امکانات در نظر گرفته شده بعد از ترخیص
سازمان بهزیستی کشور برای کودکانی که تمام سالهای بچگی و نوجوانی خود را بدون سرپرست و نزد این سازمان گذراندهاند، برای ورود به جامعه امکاناتی در نظر گرفته است تا این بچهها بتوانند با یک پشتیبانی متوسط در جامعه دوام بیاورند.
یکی از این امکانات، فراهم کردن شرایط و پرداخت هزینههای تحصیلی دختران و پسران در مقاطع کارشناسی به بالاست. شاید یکی از این بچهها پتانسیل تا دکتری خواندن را داشته باشد، پس از این سازمان سعی میکند تا همچین استعدادی بخاطر شرایطی که تقصیر خود کودک هم نبوده، تلف نشود. این بسته های حمایتی تحصیلی تا مقطع دکتری و حتی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی هم برای افراد برقرار است.
اما شاید بسیاری از بچههای بهزیستی بخواهند بعد از رسیدن به سن قانونی به جای ادامه تحصیل، مستقیما وارد بازار کار شوند. به این افراد هم علاوه بر کمک هزینه ترخیص، وامهای اشتغال نیز اعطا میگردد.
در واقع این مبالغ یک جا همان مبالغ ماهانهایست که از سوی بهزیستی و خیرین در طول سالهای حضور این کودکان در سازمان جمعآوری و پسانداز شده و حالا به عنوان یک بسته حمایتی به صورت یکباره به آنان پرداخت میشود. ضمن اینکه همه این کودکان بیمه عمر شده و از بیمه خود میتوانند استفاده کنند.
برای هر کودک مستقر در خانههای کودک و نوجوان سازمان بهزیستی کشور، پروندههای فعال اجتماعی تشکیل میگردد تا وضعیت زندگی آنان در طول ۵ سال پس از ترخیص رصد شده و در صورت بروز مشکلی به آن رسیدگی شود. در دنیای بیرون از بهزیستی پانسیونهای زنانه و مردانه ای وجود دارد که اغلب به کمک خیرین و نهادهای غیردولتی ساخته شده و برای اقامت این افراد قابل دسترسی قرار گرفته است.