قضات هنگام رسیدگی به دعاوی و اختلافات در پرونده ها، موظفاند با توجه قوانین و مقررات و بنا به استنباطی که از این مقررات وجود دارد، به تفسیر موضوع دعوا بپردازند و نهایتا با تطبیق موضوع دعوا بر این قوانین، رأی خود را درمورد پرونده صادر و اعلام کنند.
مثلا دعوایی در نزد یکی از شعبات حقوقی دادگاههای تهران با موضوع «الزام به تنظیم سند رسمی برای یک مال غیرمنقول» مطرح میگردد، بدین صورت که خواهان در محضر دادگاه از خوانده درخواست تنظیم سند رسمی ملکی را دارد که از وی خریداری کرده است. حال دادگاه باید با توجه به قانون مدنی، قانون ثبت، و آرای وحدت رویهی مربوط به موضوع این اختلاف، به این دعوا رسیدگی کند.
در بعضی موارد قوانین صراحت کافی را ندارند و در برخی موارد نیز ابهام زیادی در قانون وجود دارد؛ یعنی ممکن است تفاسیر متعددی که از یک مادهی قانونی وجود داشته باشد. این امر سبب میشود قاضی هر دادگاه طبق استنباط خود یکی از این تفاسیر را برگزیند و طبق آن رأی صادر کند. هنگامی که از یک قانون تفاسیر متعددی وجود داشته باشد، در دادگاه های مختلف آرای متفاوتی در موارد دعاوی مشابه صادر میگردد.