تدلیس چیست و شرط تحقق تدلیس چه می باشد؟

تدلیس

در بسیاری از قراردادها این موضوع دیده میشودکه یکی از طرفین معامله کارهایی را برای فریب طرف مقابل انجام میدهد تا بتواند این معامله را جور کند. یعنی یکی از طرفین معامله کارهایی را از روی آگاهی انجام می دهدکه با استفاده از این اعمال کالایی که عیب و یا نقصی دارد را بدون عیب به طرف مقابل بشناساند و به این طریق معامله بین طرفین صورت گیرد. این اعمال متقلبانه را در علم حقوق تدلیس گویند.

ریشه این کلمه دلس و یا دلسه است که به معنی پوشاندن یا پنهان کردن است.

ماده ۴۳۸ قانون مدنی نیز در این خصوص اظهار میدارد که: «تدلیس همان اعمالی است که در هر معامله باعث فریب طرف مقابل می شود.»
حقوقدانان نیز در تعریف این واژه بیان کرده اند که این واژه نوعی فریب خارج از عرف است که یکی از دو طرف در هر معامله اقدام به این کار می کند که باعث انجام معامله میشود و در صورت عدم انجام این عملیات متقلبانه به صورت کلی این معامله صورت نمی گرفت زیرا طرف مقابل به علت عیبی که از این مال پوشیده شده است رضایت برای خرید مال ندارد.

 شرط تحقق تدلیس

برای برقراری تدلیس وجود دو شرط ضروری می باشد. یکی انجام عملیات و هم چنین فریب دادن .که این دو شرط باید توامان با یکدیگر وجود داشته باشند تا صدق عنوان تدلیس کند و وجود هریک بدون دیگری باعث تحقق تدلیس نمی شود. همچنین تدلیس باید قبل از انجام معامله باشد.
البته باید توجه داشت که تدلیس تنها درخصوص قراردادهای تجاری نیست و می تواند در مورد عقد نکاح نیز صدق کند. برای مثال می توان به دروغ گفتن در مورد میزان تحصیلات در ازدواج، پنهان کردن بیماری ها و یا ازدواج های قبلی هر یک از زوجین اشاره کرد.
لازم به ذکر است که بسیاری از پرونده هایی که امروزه در دادگاه ها وجود دارند برهمین موضوع نیز اشاره دارد.

تدلیس در معامله

تدلیس درمعاملات تجاری 

هر عملی در معامله که باعث شود یکی از طرفین معامله فریب بخورد، باعث تحقق جرم تدلیس می گردد.
این جرم مختص به یکی از طرفین نیست و میتواند از جانب فروشنده و خریدار صورت پذیرد. تحقق تدلیس باعث میشود که طرفین فریب خورده فورا خیار فسخ یابد که این خیار با استناد ماده ۴۴۰ قانون مدنی اعمال آن بعد از آگاهی به تدلیس فوری میباشد.که این فوریت عرفی است .
درخصوص اسقاط یا غیرقابل اسقاط بودن خیارتدلیس بعضی از حقوقدانان معتقدند که فردی که از حقوق خود اطلاعی ندارد نمیتواند آن را ساقط کند زیرا ممکن است در صورت آگاهی داشتن برای آن رضایت ندهد. همچنین بیان میشود که قبل از اینکه معامله وقوع یابد و زیان دیده از تدلیس مطلع گردد، نمیتوان خیار تدلیس را اسقاط کرد.
اما در این خصوص بیان میشود که اگر قرار باشد تا فرد دیگری را فریب بدهد با مراجعه به قانون و اسقاط خیارتدلیس موجب می شود تا زمینه عدم احقاق حق زیان دیده فراهم شود و از قانون برای تضییع حق دیگران استفاده گرددکه این برخلاف قانون اساسی نیزمی باشد. پس به صورت کلی خیارتدلیس قبل از اینکه زیان دیده اطلاع پیدا کند قابل اسقاط نیست . البته به نظر می رسد که بتوان در زمانی که قرارداد تنظیم میشود اسقاط خیارات را جز استثنائات قرارداد و مانع از سقوط آن گردید.
البته در مقابل نظریه دیگری هم مطرح شده است که تمام خیارات را قابل اسقاط می داند و معتقد است که اگر در ضمن عقد تمام خیارات ساقط شود در صورت تحقق تدلیس فرد فریب خورده اختیار فسخ معامله را ندارد و صرفا میتواند دعوای کیفری تحت عنوان کلاهبرداری مطرح نماید.‌ و دراین حالت شخص فریب دهنده مسئولیت حقوقی ندارد.

پیشنهاد مطالعه  انواع احکام خیارات در فقه و حقوق موضوعه

تدلیس درازدواج چگونه است؟

به صورت کلی میتوان تدلیس در ازدواج را از مصادیق ازدواج های ناخواسته بیان کرد.
زیرا وقتی بعضی از شرایط ذکرشده برای زوج و زوجه درشرایط نکاح، دروغ باشد، شرایط نکاح صورت نمی پذیرد و درنهایت نیز ازدواج صحیح نخواهد بود.
به صورت کلی زمانی که از ازدواج های ناخواسته صحبت میشود ازدواج هایی در ذهن می آیدکه زن و یا مرد از سوی خانواده مجبور به ازدواج می شود. فشارهایی که از سوی خانواده ها بیان میشود میتواند به صورت جسمی یا روحی باشد.

به صورت کلی منظور از ازدواج‌های ناخواسته آن دسته از ازدواج هایی است که در آن یکی از زوجین به هردلیلی با شخصی ازدواج میکندکه اصلا علاقه ای به زندگی با وی ندارد.
اما معنای اصلی تدلیس در ازدواج به اینصورت است که زن یا مرد با انجام عملیات فریبکارانه باعث تدلیس در ازدواج میشود.
به طورکلی تدلیس در نکاح به این معناست که با کارهای متقلبانه هرعیب یا نقصی راکه در زوجین وجود دارد پنهان کند و یا به وی صفتی را نسبت دهد که فرد فاقد آن صفت باشد.
برای مثال اگر مرد درحین عقد جنون داشته باشد و اما این موضوع از زن پنهان بماند، زن اختیار فسخ معامله را دارد.

هرگاه مرد نیز بر فرض مثال هنگام عقد از بیماری پوستی زن بی خبر باشد، می تواند به عنوان حقی برای فسخ طلاق در نظر گرفته شود.
حال اگر به یکی از طرفین شرط خاصی نسبت داده شود و اما بعد از عقد نکاح معلوم شودکه فرد دارای این صفت نبوده است طرف مقابل این حق را خواهد داشت که عقد را فسخ کند.
صریح یا ضمنی ذکرشدن شرط صفت اهمیتی درحق استفاده از این خیارتدلیس ندارد.

پیشنهاد مطالعه  تدلیس یا فریب در ازدواج چیست و چه مجازاتی دارد؟

معرفی-خیار-تدلیس-2

چگونگی طرح دعوای تدلیس 

دادخواست تدلیس باید به دادگاه خانواده هرشهرستان داده شود.

۱- به محض اینکه از موارد فسخ آگاهی پیدا کرد می تواند خود را در این زمینه ذینفع معرفی کند و با استفاده از اظهارنامه ای مراتب را به طرف مقابل اعلام نماید. سپس باید این موضوع را در دادگاه بیان دارد و در نهایت نیز از دادگاه درخواست کند که حکم فسخ را تایید نماید.

۲- فرد بدون اینکه دادخواستی را به دادگاه بدهد از دادگاه حکم برای فسخ عقد را طلب کند. در این صورت زمانی عقد فسخ خواهد شد که دادگاه حکم را صادرکند در این زمان فسخ عقد حتمی خواهد شد و قبل از این زمان هنوز عقد نکاح پا برجا خواهد بود. بعد از اینکه فسخ تایید شد، زن میتواند امور دیگری مثل جهیزیه، مهریه و… را نیز از مرد طلب کند.

گروه مشاورین و وکلای موسسه حقوقی سروش نافع دادمان بستری است که شما عزیزان می توانید از طریق آن سوالات خود را درباره انواع تدلیس و شرط تحقق تدلیس ثبت کنید و در کمترین زمان پاسخ مناسب خود را دریافت کنید:

مشاورین حقوقی و قضایی دادمان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت مشاوره کلیک کنید
پیمایش به بالا