دعوای فسخ نکاح و ازدواج در کنار طلاق و فوت زوجین یکی از موارد خاتمه رابطه زناشویی در عقد دائم ازدواج است که این دعوی قابل طرح توسط وکیل خانواده در دادگاه خانواده است. در عقد موقت نیز پایان رابطه زوجیت، از طریق انقضای مدت عقد و بذل (بخشیدن) مدت باقی مانده عقد از سوی مرد و فوت یکی از زوجین و همچنین فسخ نکاح در موارد قانونی صورت میگیرد، قانونگذار برای دعوای فسخ نکاح و ازدواج مقررات خاصی در نظر گرفته که آشنایی با این موارد میتواند یاری گر ما در انتخاب شیوه صحیح دعوا باشد.
در مقاله پیش رو از مجموعه مقالات مجله حقوقی دادمان ابتدا به تعریف دعوای فسخ نکاح و ازدواج پرداخته و دلایل و موجباتی که میتواند موجب فسخ نکاح و ازدواج واقع شده باشد، تبیین خواهد شد و در نهایت به آثار فسخ نکاح پرداخته و شیوه و چگونگی طرح دعوای فسخ نکاح و ازدواج را بیان خواهیم نمود.
دعوای فسخ نکاح و ازدواج چیست؟
دعوای فسخ نکاح و ازدواج یکی از طرق خاتمه رابطه زناشویی در کنار عناوینی چون طلاق و بطلان نکاح میباشد. قانونگذار در کنار ذکر مقررات راجع به طلاق و بطلان نکاح و ازدواج و بذل مدت (مخصوص عقد ازدواج موقت) ، شرایط و مقررات خاصی را که به زوجین امکان فسخ نکاح را میدهد پیش بینی کرده است . فسخ در لغتنامه دهخدا به معنی زایل گردانیدن ، جدا جدا کردن ، ویران ساختن ، تباه گردانیدن و … تعریف شده ، در دعوان حقوقی نیز فسخ از معنای لغتی آن به دور نمیباشد ، دعوای فسخ نکاح و ازدواج در اصطلاح حقوقی به معنی زوال یافتن و از بین بردن رابطه زوجیت بنابه جهاتی است که در قانون پیش بینی گردیده است.
موارد دعوای فسخ نکاح و ازدواج
دعوای فسخ نکاح و ازدواج یا ممکن است یا به واسطه عیوبی باشد که در زن و مرد وجود دارد یا به واسطه تدلیس در نکاح (فریب در ازدواج ) و تخلف از شرط ضمن عقد نکاح که ذیلا موارد و مصادیق آن بیان میگردد. لذا چنانچه یکی از این موارد محقق گردد ، هر یک از زوجین میتوانند تقاضای فسخ نکاح را از محاکم خانواده درخواست نمایند.
الف) عیوب زن و مرد که وجود آنها حق فسخ نکاح را به طرف مقابل میدهد :
عیوب مرد در فسخ نکاح :
جنون زوجین :
جنون به معنی دیوانگی ،تباه گشتن عقل ،کم عقلی ،نادانی ، نقیصه عقلی و ذهنی ، مختل المشاعره و … تعریف شده است ، جنون دو نوع است، جنون ادواری (یعنی جنون دوره ای که در یک مقطعی شخص دچار جنون شده و در مقطعی بهبود میابد ) و جنون اطباقی (یا جنون دائمی ) که هر دو قسم از جنون از موجبات فسخ نکاح برای زوجین است ، البته با یک تفاوت و آن اینکه ،چه مرد حین عقد ازدواج مجنون باشد و چه بعد از عقد دچار جنون شود ، زن میتواند تقاضای فسخ نکاح نماید ولی مرد زمانی به واسطه جنون زن میتواند تقاضای دعوای فسخ نکاح و ازدواج را مطرح نماید که این جنون در ضمن عقد نکاح (در زمان عقد ازدواج) وجود داشته باشد ،لذا چنانچه زن بعد از عقد دچار جنون شود ،از موارد حق فسخ نکاح برای مرد نمیباشد. تشخیص جنون با پزشکی قانونی است و دادگاه در خصوص جنون یا عدم جنون تابع نظر این مرجع میباشد.
خصاء :
به معنی اخته بودن مرد است در اثر کوبیدن بیضه ها یا کشیدن آنها و …
عنن :
عنن به معنی ناتوانی جنسی مرد است به صورت مطلق که حتی یکبار نیز قادر به عمل زناشویی نباشد لذا چنانچه امکان رابطه داشته باشد ،ولو یک بار ، زن نمیتواند به این امر استناد نماید. فرقی نمیکند این ناتوانی بعد از عقد به وجود آمده باشد یا ضمن عقد موجود بوده باشد ، مهم عدم امکان رابطه ولو یکبار میباشد.
مقطوع بودن آلت تناسلی:
به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد. در فقه به آن جب یعنی بریده بود آلت مردی نیز میگویند.
عیوب زن در فسخ نکاح :
قرن :
که در فقه به آن عفل نیز میگویند به معنی گوشت یا استخوان یا غده ای است که در دهانه رحم(یا فرج) وجود داشته باشد که مانع رابطه زناشویی شود. البته برخی از فقها مانند امام (ره) در تحریر الوسیله معتقد میباشند که حتی اگر مانع زناشویی نیز نشود و تنها مایه نفرت و گرفتگی خاطر نیز شود از موجبات اختیار فسخ برای مرد است.
جذام:
در فارسی به آن خوره نیز میگویند که موجب خشک شدن اعضا ریختن گوشت بدن بیمار میگردد.
برص:
نوعی بیماری که موجب سفیدی پوست در بخش هایی از بدن میگردد ، به معنی پیسی (کک و سفیدی در بدن نیز تعریف شده است.
افضاء:
در اصطلاح فقهی ، یکی شدن دو مخرج بول(ادرار) و غایط (مدفوع) را میگویند .
نکته اول:
لازم به ذکر است عیوب مذکور در فوق زمانی برای زن و مرد از موجبات حق فسخ است که اولا در ضمن عقد موجود باشد و در ثانی زوجین بی اطلاع از وجود آنها باشند ، لذا با توجه به مراتب فوق اگر عیوب زن (به جز مواردی که خاص زنان است) در مردی موجود باشد ، این موارد از موارد حق فسخ برای زن نیست و همچنین نازایی یا عقیم بودن یکی از زوجین و یا بیماری پوستی غیر از موارد مذکور و حتی بیماری های مقاربتی (مانند ایدز و … ) از موراد فسخ نکاح نمیباشد .
نکته دوم:
نکته دیگر اینکه مرد یا زن به محض اطلاع از عیوب میبایستی در یک مهلت معقول و عرفی دعوای فسخ نکاح و ازدواج را مطرح نمایند و بسیار است دعاوی فسخ نکاح ناشی از عیب ، که به واسطه عدم اقدام در زمان معقول و عرفی از سوی یکی از زوجین ،رد گردیده است.
ب) تدلیس در نکاح (فریب در ازدواج ، تخلف از شرایط اساسی ضمن عقد نکاح ) :
فریب در ازدواج یا همان به کار بردن تدلیس در ازدواج نیز یکی دیگر از مواردی است که به زن یا مرد حق دعوای فسخ نکاح و ازدواج را اعطا مینماید ،همچنین ممکن است در ضمن عقد نکاح شرایطی مد نظر طرفین باشد که تخلف از آنها به طرفین حق فسخ را اعطا خواهد کرد.
در تدلیس یا فریب در ازدواج فرقی نمیکند که فریب دهنده زوجین یا یکی از بستگان آنها باشد و همچنین این فریب بایستی شخص را متقاعد به ازدواج کرده باشد ، فریب در ازدواج علاوه بر اینکه از موجبات اعطای حق فسخ برای طرف مقابل است ،وصف کیفری نیز دارد به این معنی که مجازات حبس برای شخص فریب دهنده (زوجین) یا بستگان (به عنوان معاون جرم) وجود خواهد داشت به این منظور ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است ،چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج ،طرف خود را به امور واهی از قبیل ، داشتن تحصیلات عالی ،تمکن مالی ، موقعیت اجتماعی ، شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود ،مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم میگردد .
لذا در فریب بایستی عقد ازدواج بر مبنای فریب صورت گرفته باشد و اگر فی المثال علاقه مندی باعث ازدواج بوده لیکن به عنوان رکن فرعی به تحصیلات و .. نیز توجه شود ،نمیتوان از عنوان فریب در ازدواج را مطرح نمود. همچنین اگر شرط یا صفت خاصی ضمن عقد ازدواج گذاشته شود و بعد از ازدواج آن شرط یا صفت موجود نباشد، به شرطی که آن شرط یا صفت در ضمن عقد تصریح شود یا عقد بر پایه آن شرط یا صفت منعقد گردد ،در این صورت فقدان آن شرط یا صفت میتواند از موجبات اعطای حق فسخ به طرف مقابل باشد ،مانند دوشیزگی دختر و …
شیوه طرح دعوای فسخ نکاح و ازدواج
اکنون با تشکیل دفاتر الکترونیک خدمات قضایی در حوزه های قضایی کشور ، ثبت تمامی دادخواست ها و دعاوی در این دفاتر انجام میپذیرد. هر یک از زوجین که مواجه با یکی از شرایط فسخ نکاح به شرحی که گذشت ، شود ، میبایست شخصا یا از طریق وکیل خود به این دفاتر مراجعه و با ذکر دلیل و جهت درخواست دعوای فسخ نکاح و ازدواج و ارائه دلایل و مدارک مثبته آن ، دادخواست فسخ نکاح خود را به ثبت برساند.
در پس ثبت دادخواست ، پرونده به یکی از شعب محاکم خانواده ارجاع و با تعیین وقت رسیدگی ، طرفین جهت رسیدگی احضار میگردند . دادگاه با تشکیل جلسه نهایتا با جلب نظر پزشکی قانونی و استماع شهادت شهود و یا تحقیق محلی و … بر اساس دفاعیات طرفین رای مقتضی صادر خواهد کرد. رای صادره قابل تجدید نظر و فرجام خواهی میباشد.
موسسه حقوقی سروش نافع دادمان (شعبه مرکزی کرج)، افتخار دارد با سابقه فعالیت متمادی و مستمر و قبول وکالت در پرونده های متعدد حقوقی، یاری گر مراجعین در حل مشکلات حقوقی و ارائه دهنده مشاوره تخصصی و قبول وکالت در موضوعات گوناگون حقوقی و خانوادگی باشد: