همه چیز درباره حق فسخ نکاح

حق فسخ عقد نکاح

حق فسخ عقد نکاح یکی از روش‌های بر هم زدن ازدواج است. هنگامی که بنا بر دلایلی ازدواج موجب زیان فاحش یکی از طرفین باشد، به منظور رهایی او از قید ازدواج می‌توان با شرایطی ازدواج را فسخ نمود. فسخ عقد نکاح دشواری‌ها و محدودیت‌های طلاق را ندارد.
مصلحت و ضرورت استمرار و دوام و ثبات خانواده اقتضای این را دارد که زوجین به راحتی نتوانند ازدواج را برهم زنند؛ اما قانونگذار برای جلوگیری از ضرر و زیان همسری که در معرض عیوب پراهمیت قرار می‌گیرد، به طور صریح و مشخص موارد حق فسخ عقد نکاح را معین کرده است.

تفاوت‌های موجود بین حق فسخ عقد نکاح و طلاق

بین حق فسخ عقد نکاح و طلاق ۸ تفاوت عمده وجود دارد که عبارتند از:

۱- طلاق منوط به تشریفات خاصی است، مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد). ولی حق فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام می‌پذیرد (ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی) و تنها کافیست به اطلاع طرف مقابل برسد.

۲- طلاق در صورتی درست است که شرایط خاصی در زن موجود باشد ولی رعایت این ترتیب در فسخ نکاح شرط نیست (ماده ۱۱۳۲ ق. م.). به عنوان مثال فسخ نکاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن ممکن است. در حالی که طلاق زن در این دوران درست نیست. (ماده ۱۱۴۰ ق. م.)

۳-  پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفته شود، ولی فسخ عقد نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ عقد نکاح است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.

۴- طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی موارد فسخ نکاح در دائم و منقطع یکسان است (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ ق. م.)

۵- طلاق حق و اختیار مرد است، در حالی که حق فسخ عقد نکاح ممکن است از جانب زن نیز واقع شود.

۶- در طلاق رجعی شوهر می‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ عقد نکاح امکان رجوع وجود ندارد، و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست.

۷- در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است (ماده ۱۰۹۲ ق. م.) ولی در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه است.

۸- اگر بین زوجین سه بار طلاق اتفاق بیفتد آنها دیگر نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند. اما حق فسخ عقد نکاح هرچند بار که بین زن و مرد اتفاق افتد ایجاد حرمت نمی‌کند.

فسخ عقد نکاح و طلاق

عیوب موجب حق فسخ عقد نکاح در مرد:

عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضه‌ای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به زن حق می‌هد که ازدواج را فسخ نماید:

۱- عنن: ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود. عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح می‌کند.

۲- خصاء: که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است.

۳- مشکل جسمی:  مقطوع بودن آلت تناسلی.

عیوب موجب حق فسخ عقد نکاح در زن:

عیوب مختص زن در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ ق. م.) قانون به مرد حق فسخ عقد نکاح را می‌هد.

۱-قرن: استخوانی است در فرج که مانع جماع می‌گردد.

۲-جذام: بیماری خوره.

۳-برص: نوعی بیماری پوستی‏ که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید می‏آید

۴-افضاء: یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء می‌گویند.

۵-زمین‌گیری

۶-مشکل جسمی: نابینایی از دو چشم.

حق فسخ نکاح به دلیل عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر مرد است. پس اگر بوسیله عمل جراحی یا با وسایل درمانی این عیوب از بین برود، حق فسخ نکاح نیز مبنای خود را از دست می‌دهد و ساقط می‌شود.

عیوب موجب حق فسخ عقد نکاح مشترک در زن و مرد:

جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ نکاح می‌شود. بر طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ نکاح است.
قانون مدنی جنون را تعریف نکرده است، اما طبق نظر فقها جنون یعنی اختلال عقل. بنابراین فراموشی‌های سریع الزوال، بیهوشی‌های ناشی از هیجانات ناگهانی، و نیز بیماری صرع (غش) جنون محسوب نمی‌شود.
منظور از اختلال عقل آن است که شخص در انجام وظایف عادی و معمولی روزانه خود نامتعادل شده و اعمال بدون هدف از او سر بزند.

حق فسخ نکاح

حق فسخ عقد نکاح به دلیل فریب در ازدواج

یکی دیگر از مواردی که به طرفین حق فسخ عقد نکاح را می‌دهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است. یعنی فرد صفت‌هایی را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. مثلاً خواستگار خودش را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند؛ اما بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور می‌کرده، دروغ بوده است.

پیشنهاد مطالعه  نحله چیست و در چه شرایطی به زن تعلق می گیرد؟

حق فسخ عقد نکاح به دلیل تخلف از شروط صفت

آخرین موردی که به یکی از طرفین عقد حق فسخ نکاح را می‌دهد، تخلف از شرط صفت است. شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است (ماده ۱۱۲۸ ق. م.). صفت شرط شده باید دارای نفع و فایده‌ای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود.
یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند؛ این می‌تواند اوصاف ظاهری، و یا درباره‌ شخصیت مادی و معنوی فرد باشد. تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد و واقعاً خود را واجد آن صفت می‌داند، اما بعد از عقد متوجه می‌شود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانواده‌ای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.

قواعد فسخ عقد نکاح

۱- هم فسخ نکاح و هم طلاق موجب انحلال عقد نکاح شده و از نظر عده نگه داشتن زن تفاوتی با هم ندارند.

۲- اخیار فسخ (اختیار فسخ نکاح) فوری است و اگر طرفی که حق فسخ نکاح را دارد بعد از اطلاع یافتن از وجود علت فسخ، نکاح را فسخ نکند اختیار او از بین می‌رود؛ به شرط آنکه علم به فسخ نکاح و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان فسخ نکاح لازم بوده به نظر عرف و عادت است (ماده ۱۱۳۱ ق. م.)

۳- حق فسخ عقد نکاح قابل اسقاط است. یعنی افراد می‌توانند از این حق خود صرف‌ نظر نمایند.

۴- حق فسخ نکاح به وارث منتقل نمی‌شود (ماده ۴۴۸ ق. م.) چرا که در اثر موت، نکاح منحل می‌شود و دیگر موردی برای فسخ نکاح یا به ارث رسیدن حق فسخ باقی نمی‌ماند.

۵- فسخ عقد نکاح نیاز به رضایت طرفین ندارد و کسی که حق فسخ نکاح را دارد می‌تواند یک طرفه آن را انجام دهد.

۶- فسخ کننده باید بالغ، عاقل و رشید باشد.

۷- در مورد جنون، فسخ نکاح در مواردی امکان پذیر است که به هنگام ازدواج یکی از دو همسر از جنون دیگری آگاه نباشد. چون اگر با علم به جنون با او عقد کرده باشد اقدام به ضرر خود کرده است و باید تحمل کند. مانند موردی که با علم به حق فسخ عقد نکاح و فوریت آن، از حق خود صرف نظر کرده است.

۸- اگر پس از ازدواج مرد دچار جنون شود زن حق فسخ نکاح پیدا می کند. (ماده ۱۱۲۵ ق. م.) لیکن اگر زن پس از ازدواج دچار جنون شود مرد نمی‌تواند نکاح را فسخ کند.

پیشنهاد مطالعه  فرم درخواست وکیل

ثبت رسمی حق فسخ عقد نکاح

همان‌طور که گفته شد، فسخ نکاح امری یک ‌طرفه است. در واقع دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد، نکاح را فسخ می‌نماید. اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و  پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.

وکلا و مشاورین امور خانواده موسسه حقوقی سروش نافع دادمان آماده مشاوره و پاسخگویی به سوالات شما همراهان عزیز میباشند.با ما در ارتباط باشید:

برای مشاوره و گفتگو با وکلای امور خانواده اینجا کلیک کنید!

گردآورنده :  موسسه حقوقی سروش نافع دادمان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت مشاوره کلیک کنید
اسکرول به بالا