مالکیت مافی الذمه یکی از شرایط سقوط تعهدات مندرج در قانونی مدنی است که به وسیله آن بدهکار به واسطه ارث یا بخشش بدهی از طلبکار، شخص نسبت به آن بدهی مالکیت پیدا میکند، و نیازی به پرداخت آن ندارد.
مالکیت مافی الذمه به دلیل ارث
یکی از شرایطی که باعث اسقاط تعهدات میشود، مالکیت ما فی الذمه بر اثر ارث است، که در آن بدهکار از طلبکار به دلیلی ارث می برد و باعث سقوط وظایف و تکالیف بدهکار نسبت به سهم ارث خود میشود، به عنوان مثال شخصی به پدر خود ۵۰ تومان بدهکار باشد، در صورتی که قبل از پرداخت دین به پدرش فوت کند، و او از پدرش ارث ببرد، از پرداخت دین خود معاف میشود، و یا به عبارتی دیگر با به ارث رسیدن اموال و دارایی هایی متوفی به فرزند، دین مذبور نیز منتقل میشود و اصطلاحاً شخص مالک دین خود میشود بنابراین تعهد ساقط میشود.
مالکیت مافی الذمه در اثر ارث در صورت متعدد بودن ورثه
در صورتی که فردی به شخصی دینی داشته باشد که قبل از پرداخت آن طرف مقابل فوت کند در صورتی که شخص از متوفی ارث ببرد و ورثه دیگری نداشته باشد دین ساقط میشود، اما اگر ورثه متعدد باشد، در صورتی که میزان دین با سهم ارث یکسان باشد، دین ساقط میشود ولیکن چنانچه میزان دین بیش تر از سهم ارث باشد، شخص موظف است ما به تفاوت آن را به دیگر ورثه بپردازد.
مالکیت مافی الذمه بدلیل بخشش مال
در مواردی ممکن است در رابطه حقوقی، طلبکار، دین بدهکار را ببخشد، یا اصطلاحاً آن را هبه کند، در این صورت با بخشش طلب، طلبکار به بدهکار موجب میشود که بدهکار صاحب دین خود شود، که در این صورت تعهد ساقط میشود، به عنوان مثال علی از محمد طلبی دارد و این طلب را به او می بخشد، لذا در این امر محمد از تعهد خود نسبت به پرداخت بدهی خود به علی معاف میشود.
شرایط مالکیت مافی الذمه
برای اینکه تعهد از طریق مالکیت ما فی الذمه اسقاط شود لازم است شرایطی وجود داشته باشد:
الف. مال یا منفعت پرداخت شده نباید بازداشت شده باشد، به عنوان مثال شخصی ۱۰ میلیون تومان را به فردی میدهد که دسترسی به این پول توسط بانک یا مقام قضایی مسدود شده است، لذا نمی توان مبلغ مذکور را به عنوان دین از فرد مقابل مطالبه نمود.
ب. نباید در مالکیت ما فی الذمه از طریق ارث، متوفی یا مورث، طلبکار داشته باشد، در این صورت پرداخت بدهی مورث نسبت به سهم ارث ورثه ارجحیت دارد.
پ. در صورتی که متوفی چندین ورثه داشته باشد اگر دین از میزان سهم ارث شخص بیشتر باشد باید ما به تفاوت آن را پرداخت نماید.
نظر قانون درباره مالکیت مافیالذمه
مالکیت ما فیالذمه وسیله دیگری برای سقوط تعهدات است که در آن دو عنوان داین و مدیون در یک شخص جمع شده و به نوعی اتحاد دو وصف در یک شخص است.
ماده ۳۰۰ قانون مدنی درباره مالکیت مافی الذمه میگوید: اگر مدیون، مالک مافیالذمه خود شود، ذمه او بری میشود، مثل اینکه اگر کسی به مورث خود مدیون باشد، پس از فوت مورث، دین او به نسبت سهمالارث ساقط میشود.گاهی مالکیت ما فیالذمه اختیاری است و با قرارداد حاصل میشود. مانند اینکه طلبکاری بدهی مدیون را ببخشد؛ در این صورت متهب طلبکار خویش میشود.
ماده ۸۰۶ قانون مدنی درباره مالکیت مافی الذمه میگوید: هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد، حق رجوع ندارد.مالکیت مافی الذمه عبارت است از اینکه بر اثر فوت یکی از دو شخصی که بین آنها رابطه تعهد موجود است، دین یا طلب او به سبب وراثت یا وصایت به شخصی که طرف دوم تعهد است (مدیون) انتقال پیدا کند یا اینکه طلبی به اراده طلبکار به بدهکار منتقل شود. به عنوان مثال، شخصی به پدر خود مبلغ یک میلیون ریال بدهکار است و قبل از ادای دین مزبور، پدر فوت کند. در این صورت مدیون که پسر متوفی است، وارث متوفی خواهد بود و از اموال او و از جمله یک میلیون ریال ارث میبرد و در نتیجه پسر به پدر به دلیل دینی که داشته، مدیون است و به جهت وراثت بستانکار از همان دین میشود همچنین به دلیل آن که شخص نمیتواند به خود، مدیون و از خود طلبکار باشد، در نتیجه دین ساقط میشود.هر گاه پسر وارث منحصر پدر باشد، تمام تعهدات به علت مالکیت مافی الذمه ساقط و در غیر این صورت تعهد به نسبت سهمالارث او از اموال مورث ساقط خواهد شد. برای آن که تعهد به وسیله مالکیت ما فی الذمه ساقط شود، لازم است که دین مورد بازداشت قرار نگرفته باشد، بنابراین چنانچه در مثال فوق طلب متوفی نزد پسرش بازداشت شده باشد، با فوت او تعهدی ساقط نمیشود؛ زیرا طلب مزبور متعلق حق طلبکار قرار گرفته و قبل از ادای این طلب در مالکیت فرزند داخل نمیشود.این وضعیت را میتوان توسعه داد و چنانچه متوفی طلبکاران دیگری داشته باشد، نمیتوان حکم به سقوط تعهد داد؛ به این دلیل که اموال در ملکیت وارث استقرار نیافته و دلیل آن این است که ابتدا از ماترک باید دیون تأدیه شود.
بنابراین با استدلالهای فوق میتوان گفت که مالکیت ما فی الذمه با اسباب زیر محقق میشود:
۱- تعهدی بین دو شخص وجود داشته باشد.
۲- تعهد به دلیلی از دلایل منتقل شود.
۳- مالی که منتقل میشود، مورد بازداشت قرار نگرفته باشد.
۴- مال مورد تعهد طلبکاران دیگری نداشته باشد.