رابطی که بین افراد شکل گرفته است در سال های اخیر از جمله آن ها قراردادها بوده اند . باطل شدن قراردادها نیز قوانین و مقرارت خاصی را دارد. شاید بارها در مورد بطلان قرارداد چیزی را شنیده باشید و اما از قوانین و مقرارت و نحوه انجام این کار اطلاعی ندارید .
هر کدام از قراردادها و معامله هایی که وجود دارد قوانین و مقرارت خاص خود را دارد و البته آثاری اصلی و فرعی را نیز در برمی گیرد. به صورت کلی افراد برای این که این آثار تحقق پیدا کند این قراردادها را بین خودشان منعقد می کنند. حال برای این که این آثار به وجود آیند باید شرایط خاصی در این مورد رعایت شود. زیرا اگر این شرایط تحقق پیدا نکند باعث خواهد شد تا آثار این قرارداد نیز حاصل نشود .
برای مثال در قرارداد خرید و فروش ملک آثاری که وجود دارد این است که مالکیت ملک موردنظر انتقال پیدا کند. برای مثال فردی که مبلغی را پرداخت کرده است اتومبیلی را خریداری کرده است با انجام این معامله مالکیت اتومبیل از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا می کند در ادامه این کار مالکیت پول هم به فرد فروشنده انتقال پیدا می کند .
از نمونه ای دیگر از این قراردادها می توان به قرارداد نکاح اشاره کرد . اثر اصلی که این رابطه دارد رابطه زوجیت بین طرفین است یعنی زمانی که این عقد نکاح صورت می گیرد زن و مرد به هم محرم می شوند و با برقرار شدن این زوجیت بین زن و مرد حقوق و تکالیفی ایجاد می شود که باید آن ها را نسبت به هم انجام دهند. برخی از موارد نیز وجود دارد که این قرار دادها درحالی منعقد می شود که همه شرایط در آن ها رعایت می شود و اما بعد از گذشت زمان به درخواست طرفین و یا به هر علت دیگری از بین می رود . زمانی که به درخواست و اراده افراد این قراردادها باطل شوند به آن فسخ شدن قرارداد می گویند. و اما اگر این قراردادها براساس حکم قانون از بین بروند به آن ها انفساخ قرارداد گرفته می شود .
بطلان قرارداد در معامله
البته در بعضی از موارد هم به دلیل رعایت نشدن قوانین و ضوابط به صورت کلی اصلا از همان ابتدا قراردادها به وجود نمی آیند. پس ما زمانی که از بطلان قرارداد و یا معامله ای صحبت می کنیم منظور این است که اصلا از همان ابتدا قراردادی شکل نگرفته است و آثار فرعی و اصلی نیز برای این قرارداد ایجاد نشده است .
پس وقتی از بطلان قرارداد صحبت می کنیم یعنی هنوز قراردادی به وجود نیامده است و اصلا می توانیم تصور کنیم از همان ابتدا نیز قراردادی در میان نبوده است و به صورت کلی نمی توانیم بگوییم قراردادی بود است که به وجود آمده است و اما بعدها از بین رفته است . قانون گذار می گوید از نظر وی بطلان قرارداد یعنی از اساس قراردادی وجود نداشته است.
به این موضوع دقت داشته باشید که زمانی که از یک قرارداد باطل صحبت می کنیم یعنی اصلا نمی توان با استفاده از اقدامات بعدی این قرارداد به قراردادی صحیح تبدیل کرد که از نظر قانون قابل استناد باشد به عبارتی در مورد باطل شدن قراردادها بیان می شود قراردادهای باطل شده مانند مرده ای است که زنده نمی شود . برای قراردادهای باطل شده هیچ گونه مالکی وجود ندارد و اصلا نمی توان آن ها را انتقال داد . هم چنین در مورد بطلان قرارداد هیچ حقوق و وظیفه ای هم برعهده طرفین نخواهد بود . هیچ کدام هم نمی توانند کاری را انجام دهند تا این قرارداد صحیح تلقی شود .
دلایل بطلان قرارداد
زمانی که در یک قرارداد همه مقرارت و قوانین به درستی ذکر می شود طرفین می توانند براساس همان مواردی که قانون گذاری برای آن ها تعیین کرده است این قراردادها را بر هم بزنند و یا حتی در برخی از موارد بدون این که طرفین اراده کنند این قراردادها از بین می روند. اگر با دخالت طرفین این قراردادها باطل شوند به این نوع فسخ گفته می شود و اما اگر این قراردادها بدون این که طرفین دخالتی داشته باشند باطل شود به آن ها انفساخ گفته می شود. برای این که هر کدام از این حالت ها اتفاق بیفتد نیاز است تا شرایط خاصی وجود داشته باشد .
البته این موضوع را هم باید بدانید که رعایت نکردن موارد قانون همیشه باعث بطلان قرارداد و معامله ها نمی شود والبته شاید این قرارداد سرنوشت دیگری را داشته باشد .
برای باطل شدن قرارداد ها دلایلی وجود دارد :
فقدان قصد
برای این که اعمال قانونی صورت گیرد و آثاری را در قانون و حقوق داشته باشد نیاز به قصد دارد. منظور از قصد در این جا این است که فرد باید قصد انجام دادن معامله ای را داشته باشد و هم چنین آثار مربوط به معامله نیز شامل وی خواهد شد. پس فردی که معامله ای را منعقد می کند هم باید انجام دادن این معامله را بخواهد و هم آثاری که از آن ایجاد می شود را بخواهد. پس در این میان اگر فردی شخص دیگری را برای انجام دادن معامله ای مجبور کند به صورت کلی این قرارداد باطل است و گویی اصلا انجام نشده است .
یا برای مثال فردی حالت طبیعی را ندارد و برای مثال مست است و در این حالت معامله ای را انجام می دهد به دلیل وضعیتی که فرد در آن قرار داشته است این معامله باطل خواهد بود . پس اگر در معامله ها قصد انجام دادن آن ها وجود نداشته باشد معاملات صوری تلقی خواهند شد. منظور از معامله های صوری آن دسته از معاملاتی است که در آن افراد معامله ای را انجام می دهند و اما نمی خواهند آثار مربوط به آن معامله را قبول کنند .
فقدان اهلیت
منظور از اهلیت به صورت کلی داشتن شایستگی است. پس فردی که به سن بلوغ نرسیده باشد و یا فردی که مجنون باشد معامله را اگر انجام دهد باطل است. به صورت کلی کسی که معامله را انجام می دهد اگر فاقد این شرایط باشد باعث بطلان قرارداد می شود .
نامشروع بودن جهت معامله
هر شخصی برای خرید ملکی هدف خاصی را دنبال می کند که می تواند این هدف را بازگو کند وگرنه بیان کردن آن ها ضرورتی ندارد. برای مثال اگر شخصی بیان کند خانه ای را که در حال خرید آن است برای تاسیس کردن قمارخانه خریداری می کند این مورد باعث بطلان قرارداد خواهد شد . پس هدف باید مشروعیت داشته باشد .
معین بودن مورد معامله
هر معامله ای که صورت می گیرد به یک موضوع خاص اشاره می کند حال این موضوع می تواند یک عمل باشد و یا می تواند یک مال باشد. موضوع معامله فرقی نمی کند چه باشد هر چیزی که باشد باید بدون هیچ گونه ابهام و معلوم شده باشد.