وکالت بلاعزل یکی از انواع عقد وکالت است که در آن موکل حق فسخ را از خود ساقط کرده و بر خلاف وکالت عادی امکان فسخ آن را ندارد. راه های ابطال و فسخ وکالت بلاعزل تا حدودی با وکالت عادی متفاوت است و فقط در شرایطی از جمله فوت و حجر وکیل یا موکل، اقاله، انجام شدن یا از بین رفتن موضوع عقد و پایان مدت عقد باطل می شود.
وکالت، واگذاری اختیارات به شخص دیگر برای انجام امور حقوقی مشخص بوده و در واقع وکیل نماینده دیگری است. یکی از مشکلاتی که وکالت نامه های عادی دارند، خطر فسخ قرارداد توسط موکل است، در حالی برای این این مشکل وکالت بلاعزل پیشنهاد می شود که نوعی عقد وکالتی است که موکل حق فسخ را از خود گرفته و از وکالت های پایدار و غیر قابل فسخ است.
با توجه به اینکه وکالت بلاعزل از استحکام بیشتری از وکالت عادی برخوردار است ، این سوال به ذهن متبادر می شود که در چه شرایطی امکان باطل کردن این قرارداد وجود دارد. در این مقاله از مجموعه نکات حقوقی مجله دادمان چگونگی ابطال و فسخ وکالت بلاعزل را توضیح می دهیم..
شرایط ابطال و فسخ وکالت بلاعزل
وکالت بلاعزل عقدی است جایز یعنی عقدی است که با مرگ هر یک از طرفین یا استعفای وکیل یا عزل وکیل توسط موکل و یا با جنون وکیل و یا موکل پایان مییابد. برای مثال اگر کسی به دیگری وکالت دهد که اتومبیلی برای او خریداری کند به کسی که وکالت میدهد موکل و به کسی که عمل خرید اتومبیل را باید انجام دهد وکیل میگویند. حال اگر وکیل قبل از خرید اتومبیل دیوانه شود یا فوت کند و یا از انجام آن عمل استعفا دهد و یا موکل او را عزل کند، دیگر اجازه انجام معامله اتومبیل را نخواهد داشت.
مواد ۶۵۶ تا ۶۸۳ قانون مدنی ایران به تبیین احکام و ویژگی های عقد وکالت به عنوان یکی از عقود معینه اختصاص یافته است. عقد وکالت به موجب ماده ۶۵۶ ق.م (قانون مدنی) عقدی است که یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید؛ که طرفین آن موکل یعنی اذن دهنده و وکیل یعنی ماذون می باشد.
به طور کلی، وکالت بلاعزل به وکالتی گفته می شود که موکل، دیگر حق عزل وکیل و فسخ وکالت را ندارد.
ماده ۶۷۹ قانون مدنی :
موکل هروقت بخواهد می تواند وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد
طبق ماده فوق عقد جایز وکالت بدو نحو آثار عقد لازم بر آن مترتب میشود :
الف ) وکالت وکیل بصورت شرط ضمن عقد لازم قرار داده شود در این صورت عقد وکالت جزء عقد لازم شده واز آن کسب لزوم میکند ومادام که عقد اصلی باقی است شرط ضمن آنرا نمی توان برهم زد مانند وکالت مندرج در قراردادهای رهنی بانکها
ب ) عقد وکالت مستقلاً واقع شده ولی عدم عزل وکیل در ضمن عقد لازم دیگری مانند بیع یا اجاره شرط شود در اینصورت نیز شرط عدم عزل جزء عقد لازم قرار میگیرد ولازم الاتباع خواهد بود
اما طرق انحلال اینگونه وکالتها به استثناء (فوت یا جنون طرفین ،اقاله واستعفای وکیل ) بشرح زیراست :
۱- فسخ یا انحلال عقد لازم که ضمن آن وکالت بلاعزل شده است
در اینصورت وکالت موضوع شق الف همراه باعقد منحل ومنتفی شده ونیازی به فسخ یا عزل وکیل نیست ولی در وکالت موضوع شق ب با انحلال عقد لازم ،فقط شرط ضمن آن باطل شده و عقد وکالت به طبیعت اصلی خود که عقدی است جایز برگشته و در این حالت موکل میتواند آنرا فسخ کند.
۲- اثبات باطل بودن یا فساد شرط ضمن عقد
که دراین حالت نیز وکالت جایز شده وقابل فسخ از سوی موکل است.
۳- از بین رفتن متعلق وکالت یا انجام عمل مورد وکالت توسط خود موکل طبق ماده ۶۸۳ قانون مدنی
انواع وکالت بلاعزل
در قسمت قبل، توضیح دادیم که وکالت بلاعزل چیست و گفتیم که در وکالت بلاعزل، موکل، حق عزل وکیل را از خود سلب و ساقط می کند. در این قسمت، قصد داریم، درباره انواع وکالت بلا عزل، صحبت کنیم و بگوییم که انواع وکالت بلا عزل کدامند. انواع وکالت بلاعزل، به طور کلی، به دو دسته قابل تقسیم است که عبارتند از:
وکالت بلاعزل عام: وکالت بلاعزل عام، یکی از انواع وکالت بلا عزل است که در آن، موکل، در انجام کلیه امور، به وکیل، اعطای وکالت نموده است. به موجب این وکالت، وکیل، در کلیه امور زندگی موکل، حق عمل و پیگیری دارد و تا زمانی که موکل، زنده است، عقد وکالت، به قوت خود، باقی خواهد ماند و وکیل، عزل نمی گردد.
وکالت بلاعزل خاص: از دیگر انواع وکالت بلا عزل، وکالت بلاعزل خاص است. وکالت بلا عزل خاص، یعنی اینکه موکل، صرفا در امور مشخصی، به وکیل، اعطای وکالت می کند و وکیل، فقط در امور تعیین شده، اختیار دارد. وکالت بلاعزل در خرید و فروش یک باب منزل مسکونی با ذکر آدرس و مشخصات دقیق ملک، نمونه ای از وکالت بلاعزل خاص می باشد.
انحلال عقد لازم یا شرط ضمن عقد چگونه است؟
۱- اگر عقد لازم بین دونفر واقع شده و وکیل شخص ثالث باشد در صورت توافق طرفین میتوان عقد لازم را اقاله و یا شرط ضمن آن رااسقاط کرد در این حالت ،وکیل که شخص ثالث باشد قدرت ممانعت این امر را نخواهد داشت
۲- اگر وکیل طرف عقد لازم باشد ،موکل بناچار مجبور به اقامه دعوی از طریق مراجع قضائی خواهد بود که این رای در صورت صدور بنفع وی اعلامی بوده وطبق ماده ۴ قانون اجرای احکام مدنی نیازی به صدور اجرائیه ندارد و وظیفه دفترخانه دراین حالت فقط قید مراتب در ملاحظات سند طبق اعلام دادگاه خواهد بود وادامه طبق بند یک طرق انحلال
۳- عدم تحقق فسخ در وکالت بلاعزل وقتی است که شرط بصورت نتیجه قرارداده شود واگر شرط ضمن عقد بصورت شرط فعل باشد مانند اینکه شرط شود که موکل وکیل را عزل نکند ،دراینصورت بعزل از طرف موکل ،وکیل عزل شده ولی مشرط له(وکیل یا شخص ثالث ) میتواند از نظر تخلف شرط عقد لازم را فسخ کند
اما درخصوص موارد ذکر شده در متن اسناد ابطال و فسخ وکالت بلاعزل به نکات زیر توجه کنید:
۱- اگر در متن سند قید نشود که شرط عدم عزل ضمن عقد لازمی شرط شده است (موکل حق عزل وکیل را ازخود سلب وساقط نمود) طبق ظاهر موضوع شرط ضمن عقد لازم نیست واگرچه بعضی از حقوقدانان به استناد اصل آزادی اراده وماده ۱۰ قانون مدنی این شرط را نیز لازم الوفاء میدانند اما این نظر در مراجع قضائی ورسمی وفقهی پذیرفته نشده است لذا این عزل وکیل از سوی موکل به عقیده اینجانب بدون مراجعه به مراجع قضائی امکان پذیر است ودر صورت اعتراض وکیل ،وی بایستی به مراجع قضائی مراجعه کرده وثابت کند این شرط ضمن عقد لازمی بوده است .
۲- اگر شرط عدم عزل محدود به مدت معینی شده باشد پس از اتمام مدت موکل حق عزل وکیل را خواهد داشت
۳- اگر برای عقد وکالت مدت معین شده باشد به محض اتمام مدت مقرره ،عقدوکالت خود بخود منتفی میگردد
۴- در خصوص ضم امین ، طبق مقررات وقواعد فقهی عقد وکالت ،وکیل خود امین موکل است لذا ضم ایمن معنی ندارد
۵- در خصوص شرط عدم ضم وکیل یا شرط عدم انجام مورد وکالت توسط خود موکل دو نظر وجود دارد :
عده ای این شروط را به استناد ماده ۹۵۹ قانون مدنی نافذنمی دانند ولی بعضی دیگر استدلال میکنند چون این شرط ، فقط سلب مورد خاصی از حقوق است شامل حکم ماده فوق نمی گردد و طرفین بر اساس اراده آزاد طرفین و ماده ۱۰ قانون مدنی میتوانند این شرط را ضمن عقد لازمی منعقد نمایند وبطورکلی به عقیده این عده هر حقی را که قابل انتقال یا اسقاط باشد میتوان حق تمتع یا اجراء آن را از خود سلب نمود.
در پایان راحت ترین راه انتفا و ابطال و فسخ وکالت بلاعزل استفاده از ماده ۶۸۳ قانون مدنی است ودر صورت اعتراض وکیل ، بار اثبات موضوع از طریق مراجع قضائی به عهده وکیل خواهد بود.
خطرات وکالت بلاعزل
همانگونه که اشاره کردیم، وکالت یک عقد جایز می باشد؛ یعنی بعد از انعقاد آن هریک از طرفین، هر زمان که بخواهد می تواند عقد را برهم بزند یا با جنون و فوت و سفاهت افراد، این عقد برهم خواهد خورد. اما اعطای وکالت بلاعزل، بدین معنا است که امکان ابطال و فسخ وکالت بلاعزل به آسانی قبل نخواهد بود و همین امر، موجب خطراتی برای موکل خواهد شد. این خطرات عبارتند از:
در خطر افتادن منافع موکل: ممکن است وکیل، اقدام به سوء استفاده از حدود اختیارات خود، به جهت بلاعزل بودن وکالت نماید.
آسان نبودن عزل وکیل: در وکالت بلاعزل، برهم خوردن عقد وکالت و عزل وکیل صرفا با انجام شدن یا از بین رفتن مورد وکالت امکان پذیر بوده؛ یا اینکه موکل در دادگاه اثبات کند که برخلاف عبارت موجود در وکالت نامه، وکالت یا عدم عزل وکیل را ضمن عقد خارج لازم شرط نکرده و بنابراین، توافق میان وی و وکیل جایز و قابل برهم زدن می باشد. این مشکلات، کار را برای موکل در صورت پشیمانی، بسیار دشوار خواهد کرد.
وکالت بلاعزل چگونه باطل میشود؟
اگر وکالت شما به شکل ساده باشد قرارداد وکالت در دو صورت عزل وکیل توسط موکل و استعفای وکیل قابل فسخ است. یعنی چون قرارداد وکالت، قراردادی است جایز، طبق ماده ۶۷۹ قانون مدنی، موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیلش را عزل و برکنار کند. از طرفی دیگر، وکیل نیز حق دارد هر زمان که خواست از سمت وکالت استعفا دهد. درضمن عواملی دیگری هم باعث فسخ عقد وکالت از هر نوعی که باشد میشوند؛ این عوامل عبارتند از: فوت وکیل یا موکل، جنون وکیل یا موکل، سفاهت وکیل یا موکل، از بین رفتن مورد یا موضوع وکالت، انجام عملی منافی با وکالت توسط موکل و پایان مدت وکالت.
برخی مفاد وکالتنامههای بلاعزل
وکالتنامه های بلاعزل که توسط دفاتر اسناد رسمی تنظیم و به رشته تحریر در می آید با متن و نوشته های مختلفی در ضمن وکالت قابل شناخت می باشد؛
- موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را به مدت ۵۰ سال (کمتر یا بیشتر) از خود سلب و ساقط نمود.
- حسب الاظهار موکل ضمن عقد خارج و لازم که بین موکل و وکیل منعقد گردید موکل حق عزل وکیل را به مدت ۶۰ سال (کمتر یا بیشتر) از خود سلب و ساقط نمود.
- موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را به طور کامل از خود سلب و ساقط نمود و غیره.
این عبارات و امثال آن وقتی در متن عقد وکالت آمده باشد؛ دال بر وکالت بلاعزل می کند و دیگر موکل نمی تواند وکیل خود را عزل یا وکالت را فسخ نماید.
موارد بطلان و انحلال وکالت بلاعزل
۱- فوت وکیل یا موکل
میتوان در عقد وکالت مقرر کرد که بعد از فوت وکیل، وکالت همچنان باقی بماند و وراث وکیل وکالت را بر عهده بگیرند. این امر به منزلهی آن است که در زمان انشای عقد وکالت برای وکیل، وکالت معلقی هم برای وراث او انشا شود؛ بدین سبب ترتیب که وکالت وراث وکیل، معلق به فوت خود وکیل باشد و با فوت وکیل، وکالت وراث او از حالت تعلیق خارجشده و قطعی میگردد.
۲- جنون یا دیوانگی وکیل یا موکل
۳- اگر وکالت در امور مالی باشد، سفاهت وکیل یا موکل
۴- انجام دادن موضوع وکالت توسط خود موکل
یکی دیگر از موارد انحلال وکالت بلاعزل بدین توضیح که اگر شخصی به دیگری وکالت بلاعزل دهد که مثلاً خانهاش را به فلان قیمت بفروشد، اما قبل از انجام این کار توسط وکیل، خود موکل این کار را انجام دهد و خانهاش را به غیر بفروشد.
در اینجا چون دیگر موضوعی (خانهای) برای فروش وجود ندارد، طبیعتاً وکالت بلاعزلی برای فروش هم باقی نخواهد ماند.
۵- از بین رفتن موضوع وکالت
یعنی اگر مثلاً شخصی به دیگری وکالت بلاعزل فروش خانهاش را بدهد اما پیش از انجام این کار آن خانه در اثر زلزله یا آتشسوزی یا…. از بین برود، وکالت بلاعزل خودبهخود از بین میرود.
۶- هرگاه عقد وکالت بلا عزل اقاله شود
مورد بعدی در بحث انحلال وکالت بلاعزل این است که وکیل و موکل با رضایت یکدیگر دربارهی انحلال و یا تفاسخ عقد به تفاهم برسند.
۷- اگر عقد وکالت بلا عزل مدتدار باشد و این مدت منقضی شده باشد.
۸- اگر عقد وکالت بلا عزل ضمن عقد لازمی بوده باشد و آن عقد لازم به دلیلی منحل گردد
این عقد وکالت بلاعزل قابلیت بلاعزل بودن خود را از دست میدهد و تبدیل به عقد جایزی میشود که هر یک از طرفین هر وقت که بخواهد میتوانند آن را فسخ کنند.
۹- ممنوعیت وکیل از وکالت
از دیگر موارد انحلال وکالت بلاعزل مانند انفصال دائمی از وکالت دادگستری. در این حالت چون برای وکیل انجام وکالت ناممکن میگردد یعنی اجرای تعهد بهطور همیشگی غیرممکن میشود، عقد وکالت خودبهخود منفسخ خواهد شد.
۱۰- اگر موضوع وکالت بلا عزل مالی باشد
ورشکستگی موکل باعث انفساخ وکالت است. چون ورشکسته از تصرف در اموال خود ممنوع است؛ اما ورشکستگی وکیل موجب انفساخ وکالت نیست. چون شخص ورشکسته در اموال دیگران به نحو وکالت ممنوع نیست.
گاهی فردی که وکالت بلاعزل داده است، پس از مشاهده ی اقدامات وکیل در می یابد که وی درصدد ورود ضرر عمدی به اوست و در واقع فرض میشود که مصلحت موکل را در نظر نگرفته است و بنا به نظر موکل، وکیل خارج از حدود وظایفش در وکالت نامه عمل کرده است مثلاً موکل در متن وکالت نامه به او حق فروش نداده است و وکیل بدون داشتن این حق متعلق مورد وکالت را مبایعه نامه ای فروخته است که در این صورت موکل می تواند معامله را بر هم بزند اما اگر در متن وکالت نامه بلاعزل حق فروش به وکیل داده شده است و او در راستای وظایفش عمل نموده، قانونی رفتار کرده است و موکل نمی تواند به استناد عدم رعایت غبطه، وکالت بلاعزل را از بین ببرد و وکیل را عزل نماید.
با اینکه وکالت نامه ی بلاعزل بسیار کاربرد دارد و بسیاری از معاملات را سهل تر میکند اما بهتر است به افرادی که شناخت کافی نسبت به آنان ندارید چنین وکالتی ندهید و اگر هم مجبور به اعطای آن شدید حتماً آن را محدود به مدت معین نموده و مورد وکالت را هم جزئی و منوط به مورد خاص قرار دهید.
به طور کلی عزل وکیل توسط موکل در وکالت بلاعزل امکان پذیر نیست. لکن باید دانست با تفویض وکالت اختیار از اصیل یا موکل سلب نمیگردد لذا توصیه می گردد در صورتیکه خواستید وکالت بلاعزل را از بین ببرید موکل شخصا موضوع مورد وکالت را انجام دهد مثلا اگر موکل بابت فروش ملکی به شخصی وکالت بلاعزل تفویض نموده است و حال در صدد از بین بردن وکالت مذکور می باشد می بایستی شخصا (موکل) اقدام به انتقال موضوع مورد وکالت نماید در این حالت موضوع وکالت سالبه به انتفا موضوع می گردد و در واقع دیگر موضوعی باقی نمی ماند تا وکیل بتواند اعمال وکالت نماید در این حالت موکل می تواند با مراجعه به مراجع قضایی درخواست اعلان ابطال و فسخ وکالت بلاعزل را مطرح نماید.
حق وکالت در طلاق برای زوجه
ولی زن می تواند با اشتراط وکالت طلاق از طرف مرد در ضمن عقد نکاح، حق طلاق را داشته باشد و زوج (موکل) نمی تواند دیگر وکیل (زوجه) را عزل یا عقد وکالت را فسخ نماید. مگر اینکه عقد اصلی یعنی نکاح فسخ و از بین برود و به تبع آن عقد وکالت هم ازبین برود. بنابراین افراد با وکالت بلاعزل می توانند به پاره ای از اهداف خود دست پیدا کنند.
بنابراین اگر در خارج عقد لازمی منعقد گردد و ضمن آن عدم عزل وکیل یا عقد وکالت شرح شده باشد، در این صورت عزل وکیل توسط موکل وجود ندارد.
با درود
اینجانب شرکتی دارم که فعلا تعطیل است و شخصی ان را از من خریداری کرده و من به ایشان وکالت بلا عزل دادم با زمان نامحدود.
ضمنا بین ما قراردادی منعقد شده و در قرارداد هم حکم و امین داریم.
مدت قرارداد بیش از ۸ ماه است تمام شده و ایشان نه تنها پولی به بنده پرداخت نکرده بلکه به تعهدات خود نیز که میبایست من و پسرم را از مدیرعاملی و نایب رییس بودن هییت مدیره شرکت خارج و افراد مورد نظر خود را جایگیزن نماید عمل نکرده.
با توجه به اینکه ایشان هیچ تماسی با بنده نمیگیرند و مدت قرارداد هم ۸ ماه است به اتمام رسیده و پولی هم به بنده پرداخت نکرده ایا امکان ابطال وکالتنامه بلاعزلی که به ایشان دادم وجود دارد یا خیر
با سپاس
سلام
وکالت بلاعزل تحت هیچ شرایطی امکان ابطال ان وجود ندارد مگر اینکه در وکالت شرایطی قید شود که در صورتی که به ان شرایط عمل نشود وکالت باطل است.
سلام اگر کسی وکالتی سه دانگ اتومبیلش را به خانمش واگذار کند و بعد بخواهد وکالت را ابطال کند چه کار باید کرد
سلام
در صورتی که وکالت بلاعزل صورت نگرفته باشد شما میتوانید وکالت را باطل کنید.
سلام کسی که وکالت بلاعزل برای خرید و فروش مالی داده آیا خودش هم میتونه بدون حضور وکیل خرید و فروش انجام بده آیا خودش همچنان صاحب مال تلقی میشه یا دیگه اختیاری در خرید و فروش نداره؟!
در متن همین مقاله ذکر شده که موکل می تواند موضوع وکالت را خود نیز انجام دهد. مثلا اگر فروش ملکی را وکالت بلاعزل داده اید خود نیز می توانید ملک را بفروشید و در صورت فروش ملک، موضوع وکالت منتفی شده و وکالت بلاعزل (به استناد ماده ۶۸۳ قانون مدنی) باطل خواهد شد. مگر اینکه در کنار وکالت بلاعزل مبایعه نامه ای نیز بین موکل و وکیل رد و بدل شده و در آن مبایعه نامه مبک توسط وکیل به موکل فروخته شده است، در اینصورت موکل نمی تواند مورد وکالت (یعنی ملک) را شخصا بفروشد چون به موجب آن مبایعه نامه، موکل دیگر مالک آن ملک نیست و فروش آن توسط موکل مصداق فروش مال غیر را دارد.
اگر به فردی وکالت بلاعزل داده شود میتوان با ارسال اظهارنامه برای وکیل و رونوشت به دفترخانه ای که تنظیم کرده ابطال وکالت بلاعزل را به وی اعلام و با تنظیم دادخواست به دادگاه ابطال وکالت بلاعزل را از دادگاه مطالبه کرد
سلام وقت بخیر
اگر وکالتی با حق عزل وکیل باشد و سپس وکیل اقدام به وکالت برای شخص دیگری نماید آیا وکالت دوم با عزل وکیل در وکالت اول قابل فسخ و بی اعتبار میشود؟
سلام بنده ملکی را به سازنده دادم که بسازد وبه ایشان وکالت دادم تا همه کارها از جمله سند تک هم برگ بگیرد به اختلاف خوردیم پدرش حکم قرار داد بود رای به زدن تقسیم نامه داد که از طرف داد گاه امضا شد الآن که به ایشان میگم طبق وکالت نامه باید سند تک برگ بزنی میگوید چون دادگاه از طرف شما تقسیم نامه رو امضا کرده وکالت باطل شده درست میگوید؟