در قانون مدنی، برقراری تعهد میان طرفین و قبول آنها از عناصر اصلی ارکان یک قرارداد محسوب میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت به هر نوشتهای که مبتنی بر توافق و تراضی طرفین بر امری باشد، قرار داد اطلاق میگردد و این توافق و تراضی جزء اصلی و جداییناپذیر از یک عقد است و زمانی که این تراضی حاصل شود، طرفین ملزم به اجرای تعهدات خود میباشند.در ادامه به بررسی اساسی ترین ارکان یک قرارداد و در ادامه نحوه طرح دعوای اعلام بطلان معامله و دعوای ابطال قرارداد می پردازیم.
قانون مدنی در ماده ۱۸۳ اختصاصاً به تعریف عقد یا قرارداد پرداخته است و بیان میدارد:
عقد یا ارکان یک قرارداد عبارت است از آنکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد به امری نمایند و مورد قبول آنها واقع گردد.
نکته: در اصطلاح حقوقی عقد به عقود معین اطلاق میگردد در حالیکه قرارداد واژه عامتری بوده و هم عقود معین و هم عقود غیر معین را در برمیگیرد.
برخی از اساسیترین ارکان یک قرارداد
- عنوان قرارداد
- طرفین قرارداد
- موضوع قرارداد
- مدت قرارداد
- مبلغ قرارداد
- تعهدات طرفین
- فورس ماژور یا قوه قهریه
- مرجع حل و فصل اختلاف
عنوان قرارداد: شما باید از همان ابتدا مشخص نمایید که قرارداد شما چه نوع قراردادی است و معمولاً در آغاز هر قراردادی این عنوان ذکر میشود. به عنوان مثال قرارداد اجاره، قرارداد مشارکت در ساخت و …
طرفین قرارداد: یکی از بحث های مهم ارکان یک قرارداد اینست که مشخصات کامل طرفین عقد باید به طور کامل درج شود و البته بسته به آنکه عنوان قرارداد چه باشد هر یک از طرفین قرارداد جایگاه خاصی پیدا میکنند. به عنوان مثال کارمند و کارفرما خریدار و فروشنده و …
طرف قرارداد ممکن است یک یا چند انسان (شخص حقیقی) یا شرکت¬ها و موسسات دولتی و غیر دولتی (شخص حقوقی) باشند.
موضوع قرارداد: موضوع عقد در واقع ماهیت و اقدامی است که طرفین قرارداد خود را ملزم به انجام آن مینمایند. در ماده ۱۲۴ قانون مدنی به موضوع ارکان یک قرارداد با عنوان مورد معامله اشاره شده است و مقرر میدارد: «مال یا عملی که هر یک از طرفین تعهد به تسلیم یا ایفای آن مینمایند» به عنوان مثال فروش، اجاره، طراحی، توسعه و مشارکت از موضوعات قراردادی محسوب میشوند.
مدت قرارداد: در برخی از قراردادها، مدت عقد از جمله ارکان تشکیل دهنده آن محسوب میشود، مثل قراردادهایی که موضوع آن ارایه خدمات یا انجام کار است و یا در قرارداد اجاره که تاریخ از جمله شرایط صحت و درستی آن است؛ به نحوی که اگر مدت اجاره معلوم نباشد، قرارداد باطل است. توصیه می¬شود تاریخ هم به صورت عددی و هم به صورت حروفی درج شود، زیرا از نظر حقوقی آثار بسیار مهمی خواهد داشت. در مواردی ممکن است تاریخ انتقال یا تاریخ انجام کار غیر از تاریخ تنظیم قرارداد باشد. لذا در بند جداگانه ای با عنوان مدت قرارداد باید زمان دقیق آغاز و پایان کار تصریح شود. اگر تاریخ شروع قرارداد به دلیلی از قلم بیفتد و در قرارداد ذکری از آن نشود تاریخ امضای قرارداد تاریخ آغاز آن محسوب میشود.
مبلغ قرارداد: مبلغ یا قیمت قرارداد که در قراردادهای خرید و فروش به آن ثمن معامله گفته میشود عبارت از ارزشی است که در مقابل کالا یا خدمات پرداخت میشود.
توصیه می شود که در بحث ارکان یک قرارداد میزان و نحوه پرداخت قیمت مورد معامله دقیقاً با ذکر جزئیات اقساط و مدت آن و یا اسنادی که به صورت چک حساب جاری و یا چک مسافرتی یا وجه نقد است، توضیح داده شود تا از هر گونه سوء استفاده پیشگیری شود.
تعهدات طرفین: طرفین قرارداد طبق قانون میتوانند شروطی را که مخالف شرع و قانون نباشد، در ضمن عقد بگنجانند.
فورس ماژور یا قوه قهریه: به معنی عام عبارتست از هر حادثه غیر قابل پیش بینی و غیر قابل اجتناب که متعهد را از اجرای تعهد باز می دارد. روز این حوادث گاهی باعث میشود که به طور کلی انجام موضوع قرارداد منتفی شود و گاهی به طور موقت (در یک محدوده زمانی خاص) انجام تعهد ناشی از قرارداد را غیرممکن و معلق می-سازد و پس از مرتفع شدن موانع، مجدداً باید به قرارداد عمل شود. در این خصوص تأخیر در انجام عقد تعهدی برای طرفین ایجاد نمی کند.
مرجع حل و فصل اختلاف: از آنجایی که پدید آمدن اختلاف فیمابین طرفین امری بسیار محتمل است، بنابراین در پایان هر عقد عموماً در خصوص مرجع حل و فصل اختلاف نیز توافقی حاصل میشود.
شرایط اساسی و مهم برای صحت قرارداد
- قصد طرفین و رضای آنان
- اهلیت طرفین
- موضوع معین
- مشروعیت معامله
نکته: هر گاه عقد یا عقد فاقد یکی از چهار شرط اساسی باشد، عقد باطل یا غیرنافذ میشود. عقد غیرنافذ در حالت عدم نفوذ ، حکم باطل است ولی با تنفیذ بعدی اصلاح پذیر است.
نحوه طرح دعوای اعلام بطلان معامله و دعوای ابطال قرارداد
زمانی که معامله یا قراردادی میان طرفین منعقد میشود و بعد از انجام آن معامله یا قرارداد، مشخص میشود که یک یا بعضی از شروط اساسی در مورد صحت معاملات در آن وجود نداشته، لازم است بدانید که در این مورد با توجه به شرایط تنظیم معامله، باید دعوای اعلام بطلان معامله یا دعوای ابطال قرارداد، مطرح شود تا بتوانید در دادگاه صالح به حق خود برسید و دعوای شما توسط دادگاه، رد نشود.
اصل صحت قراردادها
مطابق با اصل صحت قراردادها در مبحث ارکان یک قرارداد، هر قراردادی که تنظیم میشود، محمول بر صحت تلقی میشود و بنابراین، کسی که مدعی است قرارداد، خلاف اصول تنظیم شده و صحیح نیست، باید در مقام مدعی، با آوردن ادله مناسب، ادعای خود مبنی بر بیاعتباری قرارداد را اثبات کند.
دعوای ابطال قرارداد یا اعلام بطلان قرارداد
اگر دلایل کافی در جهت بی اعتباری و باطل بودن قرارداد وجود داشته باشد، با دانستن تفاوت میان دو دعوای اعلام بطلان معامله و دعوای ابطال قرارداد، میتوان تصمیم درست را در انتخاب موضوع دعوا اتخاذ کرد.
دعوای ابطال قرارداد زمانی مطرح میشود که قرارداد در زمانی که تنظیم شده، دارای شرایط اساسی مقرر در ماده ١٩٠ قانون مدنی (روابط اساسی صحت معاملات) بوده است، اما بعدا معلوم شود که در زمان عقد، عیب یا ایرادی پنهان بوده یا اینکه طرفین به آن توجهی نکرده اند.
اعلام بطلان قرارداد
طبق مبحث ارکان یک قرارداد، دعوای اعلام بطلان قرارداد زمانی باید مطرح شود که مشخص شود قرارداد تنظیم شده از ابتدا باطل بوده و فاقد شروط ذکرشده در ماده ١٩٠ قانون مدنی است. ماده ١٩٠ قانون مدنی بیان کرده است:
برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است: قصد طرفین و رضای آنها؛ اهلیت طرفین؛ موضوع معین که مورد معامله باشد و مشروعیت جهت معامله.
بنابراین مطابق با ماده فوق مشخص میشود که اگر در قراردادی، یکی از طرفین یا هر دوی آنها در زمان قرارداد اهلیت یا رضایت نداشته یا اینکه موضوع قرارداد مشخص نبوده یا جهت معامله مشروعیت نداشته باشد، باید دعوای اعلام بطلان قرارداد در دادگاه عمومی حقوقی صالح مطرح شود.
مطابق با قانون، اینگونه دعاوی از اساس، باطل است و باید اعلان بطلان آن از دادگاه درخواست شود. چرا که منطقی نیست تقاضای ابطال معاملهای را کرد که از ابتدا باطل بوده و تنها راه، اعلام بطلان آن معامله است.
در ماده ٣۴٨ قانون مدنی آمده است:
بیع چیزی که خرید و فروش آن قانوناً ممنوع است یا چیزی که مالیت یا منفعت عقلائی ندارد یا چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن ندارد باطل است، مگر اینکه مشتری خود قادر بر تسلم باشد.
قانونگذار در ماده ٣۵٣ قانون مدنی نیز بیان میکند:
هرگاه چیز معین به عنوان جنس خاصی فروخته شود و در واقع از آن جنس نباشد بیع باطل است و اگر بعضی از آن از غیر جنس باشد نسبت به آن بعض باطل است و نسبت به مابقی مشتری حق فسخ دارد.
شرایط باطل ضمن قرارداد به سه دسته تقسیم می شود:
- شرایطی که باطل هستند و باعث ابطال عقد می شوند.
- شرط خلاف مقتضای عقد؛ شرطی است که با هدف عقد یا ماهیت عقد در تضاد است. مثلاً در عقد فروش مغازه شرط شود که فروشنده مغازه را تسلیم طرف قرارداد نکند.
- شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود. (اگر مورد معامله معلوم یا موجود نباشد، مثلاً فروشنده مغازهای را بفروشد که هنوز وجود خارجی ندارد یا معلوم نباشد که مورد معامله مغازه است یا آپارتمان)
- شرایطی که باطل هستند ولی به سلامت قرارداد لطمه ای نمی زند.
- شرایطی که باطل هستند و تخلف از آنها باعث میشود برای طرف دیگر حق فسخ پیدا شود یا جریمه و خسارتی پرداخت کند.