انواع جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی (مادی) و تمامیت شخصیت معنوی (روحانی) اشخاص همانطور که از اسمش پیداست به جرایمی گفته می شود که هم بر جسم و هم بر روح و روان وارد شود همچنان که حداقل آن سرخ شدن پوست و حداکثر آن قتل می باشد. جرایم علیه اشخاص جرایمی هستند که علیه تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص و تمامیت شخصیت معنوی یک انسان رخ می دهند ؛ زیرا که یک آدمی دارای دو بعد مادی ومعنوی است.در این مقاله برآنیم تا به این سوال که چه جرایمی علیه اشخاص هستند را معرفی و توضیح مختصری در خصوص هرکدام از انواع جرایم علیه اشخاص ارایه دهیم.
انواع جرایم علیه اشخاص و افراد در هر سنی
انواع جرایم علیه اشخاص جرایمی است متوجه خود فرد است نه مال و اموال و دارایی او.مجازات این دسته از جرایم شدید ترین مجازات هستند و بیشتر شامل حدود می باشند. همچنان که جرایم ارتکابی خشونت آمیز هستند اکثرا غیر قابل جبران نیز هستند.
مهم ترین جرم در این دسته قتل است و شدید ترین مجازات هم به این جرم اختصاص دارد دلیل آن هم حرمت و کرامت نفس آدمی است. از دیگر جرایم نقص عضو است. از دسته جرایم علیه شخصیت معنوی می توان به توهین و افترا اشاره کرد.
به دلیل تقسیم بندی انواع جرایم علیه اشخاص ما نیز آن را به دو بخش تقسیم می کنیم:
الف ) جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی (مادی) اشخاص
ب ) جرایم علیه تمامیت شخصیت معنوی (روحانی) اشخاص
جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص
جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص که به این نوع جرایم در فقه جنایت نیز می گویند. جنایت به معنای گناه و معصیت می باشد. معنای مشهور جنایت در منابع فقهی هرگونه فعل یا ترک فعل یا تسبیب است که موجب وارد آمدن خسارت جانی و بدنی بر دیگری شود و عقوبتی برای آن مقرر شده باشد،
برای بیان مثال در این مورد می توان به جرم قتل اشاره کرد: کشتن فردی با چاقو و شلیک گلوله مصداق فعل جنایت و عدم امدادرسانی و خودداری از امداد در صورت توانایی و یا ندادن آب و غذا به شخصی مصداق ترک فعل جنایت و مصداق تسبیب جنایت تسبیب در خودکشی است.
جنایت از لحاظ ماهیت به سه دسته زیر تقسیم می شود.:
۱- قتل
۲- ضرب
۳- جرح
از لحاظ قصد و نیت نیز می توان تقسیم بندی دیگری هم ذکر کرد:
۱- جنایات عمدی
۲- جنایات شبه عمدی
۳- جنایات خطای محض
از لحاظ تعریف اجتماعی جنایت عملی است که شنیع و زشت است و آتار بسیار عمیق سویی در اجتماع بر جای می گذارد.به طور مثال به اسید پاشی های گسترده و قتل های زنجیره و آدم ربایی های همراه تجاوز به عنف از دید اجتماع جنایت گفته می شود.
مفهوم مقابل جنایت جنحه است به معنای جرم سبک.
حال در ادامه خواهیم گفت که انواع جرایم علیه اشخاص بر ضد تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص چه هستند.نهایت سعی ما بر خلاصه و مفید بودن مطالب ذیل است.
جرایم علیه تمامیت جسمانیت افراد شامل جرایم زیر است:
۱- قتل
اگر صدماتی به شخص وارد می شود منتهی به مرگ و جان باختن وی شود جرم قتل رخ داده است.در جرم قتل عنصر معنوی یا روانی و یا همان قصد فعل و قصد نتیجه نقش مهمی ایفا می کند.قتل از جرایم شنیع و ناپسند در تمام طول دوران ها بوده است.قتل موجب می شود نا انسان عزیزترین و اولین دارایی خویش یعنی حیات و زندگی را از دست بدهد.
قتل جزو یکی از معدود انواع جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص است که صدمه آن قابل جبران نیست. شناعت و زشتی قتل علاوه بر شارعان و قانونگذاران نظر جراید و رسانه ها و خبرنگاران را نیز جلب می کند با این که نسبت به دیگر جرایم کثیرالوقوع نیست اما توجه فیلم سازان و نویسندگان به این جرم خاص جلب می شود. علت جالب توجه بودن آن هم ذهن پیچیده و خلاق آدمی است که در روش قتل ها به کار می برد.
پروفسور اشورث حقوق دان کیفری معروف انگلستان بیان می دارد:مرگ صدمه نهایی است. همین نهایی بودن صدمه موجب می شود که مرگ شدید ترین و صدمه وارده بر دیگران تلقی شود و شخصی که این صدمه شدید را بر دیگری تحمیل و وارد می کند را مجرم گناهکار بدانیم.
بر طبق آیه ۳۲سوره مائده:
(هر کس دیگری را بدون اقتضای قصاص یا بدون آنکه فسادی کرده باشد بکشد چنان باشد که همه مردم را کشته است… .
قانون جدید به جای قتل از واژه ی جنایت استفاده کرده است و دامنه ی آن را وسیع تر نموده است. به این ترتیب اولین و هم تریت جنایت قتل است. رابطه ی جرم و جنایت عموم و خصوص مطلق است به این ترتیب که هر جنایتی جرم است ولی هر جرمی جنایت نیست.
در قانون مجازات قدیم و جدید جرم قتل تعریف نشده است پس تعریف قتل را در فقه جستجو می کنیم.
در فقه قتل اینگونه بیان شده است:
((و هو ازهاق النفس المعصومه مکافیه عمدا و عدوانا به معنای از بین بردن و خارج کردن جان و حیات نفس بی گناه و محترم و برابر از جسمی به صورت عمدی و عدوانی))
دکتر گلدوزیان در خصوص مرگ می کوید:
رفتار بدون مجوز قانونی و عمدی آگاهانه یک انسان به نحوی که منتهی به مرگ انسان دیگر شود.
تعریف دیگری نیز از جنایت علیه تمامیت جسمانی اشخاص وجود دارد:
سلب عمدی حیات از دیگری بدون مجوز قانونی
بر طبق این تعریف خودکشی جرم محسوب نمی شود. اما در فقه عملی قبیح است. همینطور اگر بخواهیم مجازاتی برای خودکشی در نظر بگیریم چه کسی را می توان مجازات کرد؟
اما اگر فردی تهدید و ترغیب و تطمیع به خودکشی کند یا خودکشی را سهل و آسان کند و یا وسایل ارتکاب به آن رابرای او فراهم کند در این صورت می توان فرد را محکوم کرد.
موضوع جرم قتل انسان زنده و محقون الدم است یعنی موضوع قتل نباید حیوان و یا انسان مرده باشد. البته جنایت بر جنازه و مردار جرم محسوب می شود اما قتل نه.همینطور فرد باید محقون الدم باشد یعنی محدور الدم نباشد محدور الدم در فقه معین است. محدور الدم فردی است که خونش بر هدر است مثل فردی که ساب النبی کرده است.
۲- ضرب و جرح
از دیگر انواع جرایم علیه اشخاص که بر ضد تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص رخ می دهد ضرب و جرح است. ضرب و جرح معمولا شامل کبودی و شکستگی می شود و یا موجب به وجود آمدن جراحت می شود. ضرب و جرح از نتایج زد و خورد ها و دعواهای خیابانی و یا خشونت علیه زنان و اطفال است.
ضرب به معنای زد و خورد و زدن است. ضرب منجر به کوفتگی سرخی و تورم و کبودی و پیچ خوردگی می شود. معنای معمول و عام ضرب کتک زدن و کتک خوردن است. اما ممکن است هر کتک خوردنی منجر به حتی سرخ شدن هم نشود. در این خصوص متخصصان پزشک قانونی تصمیم می گیرند.
جرح نیز موجب از هم گسیختگی اعضا و بافت بدن و خراشیدگی و پارگی می شود.
در فقه جراحات درجات و انواع مختلف دارد به آنها اشاره می کنیم:
حارصه: خراش پوست بدون جاری شدن خون
دامیه: خراشی که پوست را ببرد و اندکی در گوشت فرو رود.
باضعه: جراحتی که زیاد در گوشت فرو رود.
سمحاق: جراحت به از گوشت بگذرد و به پوست نازک روی استخوان برسد.
موضعه: جراحت تا جایی پیش رود که سفیدی استخوان نمایان شود.
هاشمه: جراحتی که به شکستن استخوان منجر شود.
منقله: جراحتی که موجب جابه جایی استخوان شود.
مامومه: جراحتی که به مغز برسد.
دامغه: جراحتی که کاسه مغز را بکشافد.
موضوع جرم ضرب و جرم می بایست انسان زنده باشد. اگر کسی ضرب و جرح را بر میت وارد کند تحت عنوان جرم جنایت بر میت بررسی می شود. همچنین موضوع جرم باید غیر باشد نه خود فرد.اگر فردی خود زنی کند و ادعای ضرب و جرح توسط فرد دیگر را کند توسط کارشناس پزشکی قانونی تشخیص داده خواهد شد.
ادوات وارد کردن ضرب و جرح می تواند متفاوت باشد مانند پنجه بوکس و چاقو ناخن و یا هر وسیله و ابزار و ادوات دیگر.
مجازات ضرب و جرح دیه خواهد بود بر اساس قانون و اعضای آسیب دیده دیه معین خواهد شد. همچنین پزشکی قانونی مرجع تشخیص دهنده مقدار آسیب وارده و اثرات و عواقب آن می باشد.
ضرب و جرح منظور صدماتی است که به مرگ منتهی نشود اگر در اثر ضرب و جرح حیات فرد پایان یابد آنگاه دیگر آثار ضرب و جرح بر جرم و مجازات مترتب نیست و جرم قتل محسوب می شود.
۳- سقط جنین
پایان و ختم حاملگی قبل از حیات و به دنیا آمدن جنین را سقط جنین می گویند.هم اکنون در بعضی کشور ها سقط جنین قانونی و مشروع است و در برخی دیگر ممنوع است و در برخی دیگر در مواردی ممنوع است اما در موارد ویژه اشکالی ندارد.
مراحل مختلف تشکیل جنین در آیات قران به وضوح قابل رویت است.بر طبق قانون جنینی که روح در آن دمیده شده باشد بر اساس جنسیت دیه کامل به آن تعلق خواهد گرفت. اما اگر ضربه قبل از حلول روح باشد و سقط پس از حلول روح باشد مجرم محکوم به پرداخت دیه خواهد بود.
بنابر قانون ایران سقط جنین در هیچ مرحله مستوجب قصاص نخواهد بود.در حالی که در قانون قبل این گونه نبود.
یکی از شرایط انواع جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص انسان بودن موضوع است. در صورت وارد شدن صدمه به جنین نیز از چهار ماه و ده روز به بعد مستلزم پرداخت دیه خواهد بود.
۴- تخلفات رانندگی
تصادفات رانندگی هر ساله قربانیان زیادی را در کام مرگ می کشاند.معمولا کشورها قوانین خاص برای تخلفات رانندگی مصوب می کنند. رانندگی یا تصدی وسایل نقلیه عنصر مادی این جرایم است. منطور از رانندگی راندن وسیله نقلیه می باشد اعم از خودرو موتور قطار قایق کشتی و…
فعل راندن ناطر بر حالتی است که فرد وسیله ای را کنترل و هدایت می کند.
انواع جرایم علیه اشخاص در خصوص مواردی که وسیله در جای خود ثابت و یا متوقف است نمی باشد. یعنی این افراد و این حالت نمی تواند جرم باشد زیرا فرد در حال رانندگی نبوده است. عنصر مادی و رفتار فیزیکی این جرم و تصادفات رانندگی و راندن است. مگر اینکه شرایط خاصی وجود داشته باشد به طور مثال فرد در مکان نامناسب و غیر قانونی توقف کرده باشد.
تصادفات رانندگی می تواند منجر به مرگ غیر عمدی و نقص عضو و قطع عضو و ضرب و جرح و مرض قابل علاج و غیر قابل علاج و… شود. هم چنین تفاوتی در عابر یا سواره بودن قربانی وجود ندارد.
یکی از موارد مشدده تخلفات رانندگی نداشتن گواهی نامه و یکی از موارد مخففه کمک رسانی و امداد به مصدومین است.
۵- نقص عضو
نقص عضو منجر به از کار افتادگی اعضا و قطع عضو و نقص حواس و نقص منافع می شود.در مواردی زوال عقل و جنون هم گزارش شده است. آنچه که در از مواد قانونی برداشت می شود حداقل صدمه که مشمول دیه می شود تغییر رنگ پوست می باشد. صدمات کمتر موجب پرداخت ارش خواهد شد.
در حقوق و فقه ایران اسلامی میزان صدمه وارده معیار مهمی برای تعیین شدت جرم و میزان مجازات مرتکب قصاص دیه و یا تعزیر می باشد.در صورتی که برای صدمه مورد نظر دیه ای در قانون و فقه وجود نداشته باشد ارش یعنی تفاوت قیمت بین عضو سالم ومعیوب از سوی قاضی مشخص خواهد شد.
علاوه بر دیه و قصاص برای مجازات انواع جرایم علیه تمامیت شخصیت جسمانی اشخاص مجازات های تعزیری هم پیش بینی شده اند.
محاسبه دیه در اپلیکیشن دادمان
موسسه حقوقی سروش نافع دادمان (شعبه مرکزی کرج) با همکاری تیمی قدرتمند و متعهد متشکل از حقوقدانان مجرب، وکلای پایه یک دادگستری، قضات بازنشسته، اساتید دانشگاه و کارشناسان در حوزه های مختلفی از جمله ثبت و صنایع و مالی و کیفری و حسابداری با هدف ارائه خدمات گسترده مشاوره حقوقی و داوری و قبول انواع وکالتهای حقوقی و کیفری در چارچوب قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران و در راستای تکریم ارباب رجوع اقدام به راه اندازی اپلیکیشن دادمان کرده است و یکی از بخشهایی که در این اپلیکیشن با استقبال زیاد کاربران روبرو شده بخش محاسبه دیه میباشد. برای دریافت لینک اپلیکیشن و نصب آن روی عکس زیر کلیک کنید:
جرایم علیه تمامیت شخصیت معنوی اشخاص
همانطور که پیش از این هم گفتیم انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است و چه بسا در مواردی ضرر هایی که به روح و روان و بعد معنوی اشخاص وارد می شود جبران ناپذیرتر از صدمات جسمانی و مادی است. در ادامه انواع جرایم علیه اشخاص را که بعد تمامیت شخصیت معنوی انسان را مورد لطمه قرار می دهد را معرفی می کنیم.
۱- توهین
این کلمه از ریشه وهن به معنای سست کردن و خوار و خفیف کردن گرفته شده است. توهین می تواند نوشتار و گفتار و اعمال و رفتار باشد. توهین شخصیت یک انسان را نشانه می گیرد. این عمل نه تنها از دید قانون جرم تلقی می شود بلکه از منظر مذهب و اجتماع نیز مذموم است. فحاشی و بد زبانیدر دین اسلام بسیار ناپسند شمرده است.توهین اعم است توهین ساده که مستوجب تعزیر است.توهین ساده توهینی که به حد قذف نرسد.
توهین انواع و درجات دیگری هم دارد از قبیل توهین به مقدسات توهین به جنسیت توهین به مقامات.
قذف توهینی است که اعمال ناشایستی همچون لواط و زنا را به افرادی انتساب دهد.قذف باید صریح و واضح و بدون ابهام باشد و کسی که قذف می کند باید نسبت به جرم آگاهی و اطلاع داشته باشد.حد قذف با توبه ساقط نمی شود.
افترا به این معناست که کارای زشت و ناپسند و ناروا را به کسی نسبت دهند.معمولا وقتی عمل خلاف عفتی به شخصی نسبت داده شود بحث افترا به میان می آید.افترا توهین مشدد بر اساس ماهیت آن است.این جرم به نسبت توهین ساده شدید تر است.
برای تحقق جرم افترا وجود سه شرط ضروری است:
۱- انتساب جرم به دیگری به این معنا که عملی که منتسب می شود باید به موجب قانون جرم باشد و همینطور این انتساب باید نسبت به اشخاص حقیقی صورت گیرد.
۲- انتساب جرم باید صریح و مستقیم باشد نه تلویحی و غیر مستقیم
۳- ناتوانی افترا زننده از اثبات صحت اسناد خود اگر مرتکب بتواند درستی نظر خود را در مورد ارتکاب جرم از سوی شخص مورد اتهام اثبات کند قابل مجازات نخواهد بود.
۲- نشر اکاذیب
در این توهین و افترا و قدف وجود ندارد همانطور که از عنوانش پیداست اخبار و اطلاعات کذب و دروغی منتشر می شود.عنصر روانی این جرم می تواند بی آبرو ساختن فرد مورد نظر یا بدبین ساختن نظر مردم و خدشه دار کردن عزت و مقام و شان اشخاص در اجتماع باشد. در واقع پخش شدن شایعات همان نشر اکاذیب است.
در این نوع از انواع جرایم علیه اشخاص حتما بایستی اطلاعات منتشر شده دروغ باشند.امروزه نشر اکاذیب از طریق فضای مجازی باب شده است.معمولا به دنبال نشر اکاذیب تشویش اذهان عموم نیز هست.قصد و نیت و یا عنصر روانی این جرم قصد اضرار به غیر می باشد.این جرم اگر متوجه شخص یا اشاص معین باشد قابل گذشت و در غیر این صورت غیر قابل گذشت است.
۳- افشای اسرار حرفه ای
این عمل مغایر با اخلاق است همانطور که در احادیث به حفظ آبروی مومن نصیحت شده است و آبروی مومن را هم تراز آبروی خانه خدا قرار داده اند. این عمل در شرایط خاصی جرم تلقی شده است. شرط جرم تلقی شدن این عمل آن است که شخص به مناسبت شغل و حرفه و پیشه خود محرم اسرار دیگران شود. مانند پلیس و دکتران و وکلا و روان شناسان.بهتر است بگوییم این جرم باید در حیطه کاری افراد رخ بدهد و جز انواع جرایم علیه تمامیت شخصیت معنوی اشخاص میباشد.
۴- هتک حرمت مراسلات و مخابرات و مکالمات تلفنی
حفظ حریم خصوصی اشخاص از اصول مهم است.این موضوع در اصل بیست و پنج قانون اساسی نیز آمده است. این جرم می تواند تحت عنوان شنود غیر مجاز و دسترسی غیر مجاز در حدود جرایم رایانه ای قرار گیرد.همچنین ماده۵۸۲قانون تعزیرات به افشای اسرار توسط مستخدمین و مامورین دولتی می پردازد و مجازات حبس و جزای نقدی را ذکر کرده است.
۵- مزاحمت تلفنی
ماده۶۴۱قانون تعزیرات در این خصوص مجازات حبس را مشخص رده است.این ماده مزاحمت به وسیله تلفن و دستگاه های مخابراتی دیگر را بیان کرده است.این ماده شامل پیجر تلفن ثابت و همراه و فکس نیز می شود.
در کتاب انواع جرایم علیه اشخاص دکتر صادقی بیان شده است که: ((صرف تلفن زدن و قطع کردن و یا تلفن زدن و سکوت کردن به ویژه وقتی در ساعاتی مثل نیمه شب می تواند از مصادیق این ماده باشد)) البته که مرتکب بایستس دارای قصد و ارده باشد نه در حال خاب و هیپنوتیزم و تحت اکراه و تهدید و اجبار.
۶- هتک حرمت منزل یا مسکن اشخاص
از حقوق حمایتی و حقوق اولیه در اجتماع حق امنیت و آسایش و مصونیت از مزاحمت و وردود غیر به ملک است.
بر طبق اصل ۲۲قانون اساسی:
حیثیت جان مال حققو و مسکن شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
رفتار فیزیکی این جرم ورود غیر مجاز و غیرقانونی به منزل و حریم خصوصی مسکن اشخاص است.این حریم و تعریف مسکن و منزل خح بر طبق عرف معین می شود.شرط وقع این جرم ماذون نبودن مرتکب است.
۷- تهدید اشخاص
آزادی افراد از حقوق مبین و غیرقابل خدشه در تمام جوامع است. تهدید موجب ایجاد ترس و واهمه شده و افراد تحت تاثیر اجبار و اکراه قرار می گیرند. تهدید و اکراه و اجبار تابع مقررات خاصی است که مجال بیان آنها نیست در مقاله دیگری این مساله را به تفضیل بیان می کنیم. اما باید بگوییم که تهدید باید نوعا به صورت ناخوشایند برای فر باشد و خطر فریب الوقوع باشد و فرد چاره دیگری نداشته باشد.
۸- توقیف یا اخفای غیرقانونی
هرکس شخصی را از مقامات و نیروهای دولتی بدون حکم از مقام صلاحیت دار اختفا کند و توقیف و حبس کند از یک تا سه سال حبس و یا جزای نقدی شش تا هجده میلیون ریال محکوم می شود.
حبس و اختفا اشخاص باید همراه با عدم رضایت فرد باشد. این جرم توسط همه قابل ارتکاب است. تفاوت حبس و توقیف در زمان آن است حبس طولانی تر است. مکان اختفا و حبس باید به نحوی باشد که کلمه حبس و… بر آن مترتب باشد. مکان حبس می تواند خودرو نیز باشد. تهدید به قتل و شکنجه و آزار جسمانی و تجاوز جنسی به فرد از موارد مشدده این جرم هستند.
۹- سلب حقوق و آزادی مردم
از جمله انواع جرایم علیه تمامیت شخصیت معنوی اشخاص سلب حق آزادی بیان میباشد. آزادی اراده برای منعقد کردن معاملات حق تشکیل اجتماعات و… از حقوق مندرج در قانون اساسی است و اگر مقامات و مامورین دولتی بر خلاف قانون آزادی افراد را سلب و محروم کند علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت از یک تا پنج سال از مشاغل حکومتی محکوم به حبس خواهد شد.
۱۰- آدم ربایی
از دیگر انواع جرایم علیه اشخاص تمامیت شخصیت معنوی اشخاص که از قدیم وجود داشته است آدم ربایی است. رفتار فیزیکی این جرم ربودن است مانند سرقت مال و موضوع انسان زنده است. تفاوت این جرم با اختفای غیرقانونی علاوه بر عدم رضایت عنصر جا به جایی فرد بزه دیده است. انگیزه در این جرم تفاوت است گاه انگیزه اخاذی است گاه انگیزه ایجاد ارعاب و ترس است گاه منجر به قتل می شود و گاه با انگیزه های انتقام جویی انجام می پذیرد.
موارد تشدید کننده این مجازات :
۱-صغر سن قربانی
۲-استفاده از وسایل نقلیه
۳-ورود آسیب جسمی مثل شکنجه و ضرب و جرح و یا حیثیتی مثل تجاوز.
نظر فقها بر مجازات این جرم یکسان نیست برخی قایل به حد و تعزیر هستند.
۱۱- قاچاق انسان
قاچاق انسان از جرایم فراملی و فرامرزی است. قاچاق انسان در قانون ایران به نقل و انتقالات افراد برای فحشا و ازدواج و برداشت اعضا و…گفته می شود.
ماده ۱و۲ قانون مبارزه با قاچاق انسان را تعریف می کند:
ماده۱ : قاچاق انسان عبارتست از:
الف ـ خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد از مرزهای کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوء استفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده، به قصد فحشاء یا برداشت اعضاء و جوارح، بردگی و ازدواج.
ب ـ تحویل گرفتن یا انتقال دادن یا مخفی نمودن یا فراهم ساختن موجبات اخفاء فرد یا افراد موضوع بند (الف) این ماده پس از عبور از مرز با همان مقصود.
ماده ۲ـ اعمال زیر در حکم « قاچاق انسان» محسوب می شود:
الف ـ تشکیل یا اداره دسته یا گروه که هدف آن انجام امور موضوع ماده (۱) این قانون باشد.
ب ـ عبور دادن (خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت)، حمل یا انتقال مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد به طور سازمان یافته برای فحشاء یا سایر مقاصد موضوع ماده (۱) این قانون هرچند با رضایت آنان باشد.
ج ـ عبور دادن (خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت)، حمل یا انتقال غیرمجاز افراد به قصد فحشاء هرچند با رضایت آنان باشد.
این جرم شباهت زیادی با آدم ربایی دارد اما قاچاق انسان فراملی و سازمان یافته است و انگیزه این جرم تجارت و صرفا کسب سود است. رفتار فیزیکی خارج کردن و وارد کردن و انتقال کردن و مخفی نمودن و اخفای افراد است.
۱۲- جرایم جنسی به عنف یا اکراه
این جرم از انواع جرایم علیه اشخاص ضد عفت و اخلاق نیز هست اما مهم تر از شخصیت معنوی و بعد معنوی اشخاص است که در نتیجه این جرایم به شدت آسیب می بیند.اگر این جرم بر خلاف رضایت افراد انجام شود از زمره جرایم علیه تمامیت شخصیت معنوی اشخاص هم محسوب می شود. تهاجم و جرایم جنسی در تمام جهان رو به افزایش است و تعداد قابل توجهی از درصد جرایم علیه عفت و عوم را تشکیل می دهد.عنصر و معیار مهم در این جرم رضایت قربانی است که این جرم را از زنا و مساحقه و لواط متمایز می کند.
تجاوز به عنف یا به عبارت دیگر زنای به عنف بدین معناست که مردی با زنی بدون رضایت و به زور رابطهی جنسی برقرار میکند. تجاوز به عنف در ایران جزء جرایم کیفری می باشد که نه تنها در ایران بلکه در تمام نقاط جهان مجازات شدیدی دارد. طبق ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، مجازات تجاوز به عنف اعدام است .
مصداق تجاوز به عنف
از مصادیق تجاوز به عنف، زنای در حال بیهوشی، خواب یا مستی یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن، اگرچه موجب تسلیم شدن او شود. و همچنین اغفال و فریب دختر نابالغ در حکم زنای به عنف می باشد.
اقدامات قربانی پس از وقوع تجاوز
فرد قربانی باید به نزدیکترین کلانتری یا دادسرا مراجعه کند. دادسرا قربانی را جهت معاینه به پزشکی قانونی معرفی خواهد کرد. فرد قربانی نباید به غریبهها اعتماد کند. زیرا افرادی که به ظن شخص، مورد اعتماد هستند. از شرایط روحی و جسمی فرد سوءاستفاده میکنند. فرد قربانی نباید لباسها و بدن خود را تا قبل از مراجعه به پزشکی قانونی تمیز کند و آنها را بشوید. زیرا آثار وقوع جرم (خراشیدگی، پوست و موی طرف مقابل ) بر روی بدن قربانی باقی مانده است. بعلاوه فرد قربانی میتواند هر نوع مدرکی از جمله پیامهای اینترنتی، پیامک، تماس و … را جمعآوری کند.
اثبات تجاوز به عنف
اثبات جرم تجاوز به عنف در نظام دادرسی ایران، از پیچیدهترین مسائل است و دادگاه ادعای برخی از اشخاص که مدعی قربانی تجاوز هستند. یا به دلیل اینکه خود را در موقعیت خطر قرار دادهاند، نمیپذیرد. بطور مثال دختر و پسری که در یک روز با یکدیگر آشنا میشوند و دختر به منزل پسر می رود و مرتکب زنا میشوند. زن نمیتواند مدعی تجاوز به عنف شود زیرا تجاوز به عنف همیشه با زور و خشونت همراه است.
بار اثبات بر عهده شاکی است
اثبات زنای به عنف با شاکی است و وی باید رابطهی جنسی به زور را در نزد محکمه به اثبات برساند. ولی در اکثر پروندههای کیفری، حکم به زنا و رابطهی نامشروع داده میشود.
روشهای اثبات جرم تجاوز به عنف
درست است که قربانی جرم تجاوز راه بس دشواری برای اثبات تجاوز به عنف دارد. ولی نباید چنین پنداشت که اثبات چنین جرمی غیرممکن است و اقدامی نشود. یکی از روشهای اثبات جرم تجاوز به عنف این است که باید متهم در نزد قاضی ۴ بار اقرار کند و اقرارهای وی در نزد پلیس ملاک رای نیست. یکی دیگر از راههای اثبات، شهادت ۴ شاهد در دادگاه می باشد . همچنین علم قاضی نیز راهی برای اثبات است یعنی قاضی با توجه به قرائن و امارات که نوعا علمآور هستند. جرم متهم را زنای به عنف تشخیص داده و حکم صادر میکند.
گروه مشاورین و وکلای موسسه حقوقی سروش نافع دادمان بستری است که شما عزیزان می توانید از طریق آن سوالات خود را درباره انواع قوانین و مجازات مربوط به انواع جرایم علیه اشخاص در ایران ثبت کنید و در کمترین زمان پاسخ مناسب خود را دریافت کنید:
مشاورین حقوقی و قضایی دادمان
گردآورنده : موسسه حقوقی سروش نافع دادمان